هدایت شده از معارج
باید یادآور شوم که آقای حجّتی در اوایل نوروز_پیش ازآمدن آقای راشد_تبعیدگاهش تغییر کرد و از ایرانشهر به سنندج که در آن فصل هوای خنک ولطیفی دارد،منتقل شد.وقتی در سنندج بود،برایم نامه‌هایی میفرستاد ودر آنها مینوشت:وقتی شما در گرمای ایرانشهر زندگی میکنید،این هوای لطیف بر من حرام است. در فروردین هوای ایرانشهر گرم شد.در همین ایّام خانواده برای دیدار من به ایرانشهر آمدند.میثم شش ماهه بود.برای خانواده امکان ماندن با من در ایرانشهر وجود نداشت،چون از اوایل تابستان هوا در این شهر بشدّت گرم میشود و تا ۵۳ درجه میرسد.درخانواده کودکان خردسال داشتیم و خانه تجهیرات سرمایشی و وسایل آسایش نداشت؛دوتا از بچّه‌ها هم باید مدرسه میرفتند؛لذا پس از دو هفته به مشهد بازگشتند. @salehinhoze فصل چهاردهم : سیل در تبعید