لحظههایی تلاش میکنم وانمود کنم، باور کنم که مقابلت بینیازم
که هر لحظه بودنم به نفَسِ مدامِ تو بسته نیست
تا برای چند لحظه، بتوانم تو را، آنطور که تو مرا دوست داری دوست بدارم، از سرِ «اشتیاق»، نه از سرِ «احتیاج»
یا کَهفی حینَ تُعیینِی المَذاهِب ...
ای غار و پناهگاهِ من، هنگامی که اینسو و آنسو رفتنها مرا آشفته و رنجور ساخته است
صحیفهٔ سجادیه_دعای پنجاه و یکم