بسم الله
🔸
* #دست_غیبی_الهی در حرکت انقلاب اسلامی*
🔸رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای :
🔻چند روز قبل از پایان سال ۶۵ که خدمت امام بودیم، چون یکی از روزهای فروردین ۶۶ با ولادت یکی از ائمه(ع) مصادف میشد، من و آقای هاشمی رفسنجانی و حاج احمد آقا اصرار کردیم که ایشان در حسینیه جماران با مردم دیداری داشته باشند. امام استنکاف کردند و قاطع گفتند: حالش را ندارم. من در ایام نوروز به مشهد رفته بودم و آقای هاشمی هم از جبهه دیدار داشتند. در همان روزها، ناگهان قلب امام مشکلی پیدا میکند و چون حاج احمدآقا - که حق بزرگی بر گردن همه ملت دارد و امام را در این چند سال حفظ کرد - همه وسایل را برای بهبود امام(ره) مهیا کرده بود، فورا به وضعیت جسمی ایشان رسیدگی شد و خطر برطرف گردید.
من وقتی رفتم [تهران] - بعد از اینکه خطر مرتغع شد - در بیمارستان بر بالین ایشان حاضر شدم، عرض کردم: آقا! چقدر خوب شد که شما آن شبى که ما اصرار میکردیم ملاقات داشته باشید، قبول نکردید؛ وَالّا اگر این ملاقات را قبول کرده بودید، اعلام میشد، مردم میآمدند، آنوقت شما با این حال نمیتوانستید ملاقات کنید، انعکاس آن در دنیا خیلى انعکاس بدى میشد؛ این کار خدا بود که هرچه ما آن شب اصرار کردیم، شما قرص و محکم ایستادید و زیر بار نرفتید، گفتید نه، من ملاقات نمیکنم؛ این کمک الهى بود.
🔸 ایشان یک جملهاى آنجا به من گفتند که من آمدم بیرون یادداشت کردم جملهی ایشان را؛ این عین گفتهی ایشان است، گفتند:
🔻 *
«آنجور که من فهمیدم، مثل اینکه از اوّل انقلاب تا حالا، یک دست غیبیاى در همهی کارها دارد ما را هدایت میکند و پشتیبانى میکند.»*
🔸این درست بود. واقعاً همینجور بود؛ وَالّا محاسبات معمولى -سیاسى، اقتصادى، محاسباتى که همهی دنیا دارد بر اساس این محاسبات میچرخد- این نتیجههایى را که شما میبینید نمیدهد، یک نتایج دیگرى میدهد. آن چیزى که توانست امام را قادر کند بر هدایت و اداره و رهبرى این ملّت و این انقلاب عظیم، عبارت بود از ارتباط او با خدا، اتّصال او به خدا، توجّه او به خدا، توکّل او به خدا؛ به معناى واقعى بندهی خدا بود، عبد صالح [بود]. من هیچ تعبیرى را بهتر از این پیدا نمیکنم براى امام: عبد صالح بود.
🔸
🔻سخنرانی رهبری در ۱۳۶۸/۰۳/۱۸، در دیدار فرمانده و جمعى از پاسداران کمیتهی انقلاب اسلامى
🌐
farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2080