سالکان دلسوخته
🦋 «ندیدنِ من»: ❤️ تلاش می‌خواهد... ❤️ مجاهده می‌خواهد... ❤️ خونِ دل خوردن می‌خواهد... ❤️ «عشق» می‌خ
✅ اگر توکّلمان و امیدمان به او باشد، ما را هم جا نمی گذارد و می برد؛ [البته] به شرط همت. انسان وقتی که جایگاه و مقام بالا را می خواهد، باید همت بالا داشته باشد. ❤️ عشقی که در آن اطاعت و بندگی نباشد، عشق نیست؛ این عشقِ من درآوردی هست. در عشق حقیقی، اطاعت و بندگی هست. 🔰 من به سرچشمه ی خورشید نه خود بردم راه: نفی خودیّت و منیّت میکند. خودش را بر می دارد؛ یعنی من هیچ کاره ام. انسان واقعا در محضر الهی هیچ و پوچ هست. زمانی این ارزش پیدا می کند که امر مولا اطاعت بشود. همان مقدار که عمل کردی، رنگ و بوی مولا را می گیری. این اشاره به شایستگی همه ی ما هست که در ما قابلیتی هست که می توانیم به سرچشمه ی خورشید راه پیدا کنیم؛ اما بدون رنج و تعب نمی دهند. بدون زحمت نمی شود. بدون تزکیه و خودسازی نمی شود. [با] جدی نگرفتن اینها، اصلا به ما نمی دهند. اما [اگر] دیدند [که] در شما همت و جدیتی هست، هدایت واقعی شروع می شود و دستت را می گیرند: او که می رفت مرا هم به دل دريا برد ⚠️ [علت] همه ی عقب ماندگی های من، [بخاطر] آقای "من" هست که تشریف دارد. این باید برداشته بشود. خودتان را نبینید. اگر تنها خودمان را ببینیم، فعل خودمان و توانمندی خودمان را ببینیم و [اینکه] "ما" می خواهیم برسیم، هیچوقت نمی رسیم. اما اگر الطاف و عنایات حق و دست غیبی امام زمان(عج) را ببیند، اینچنین فردی هرگز جا نمی ماند. [علتِ] در جا زدن های ما در مسیر معنوی، همه اش [بخاطر] عدم معرفت به این حقیقت هست. اگر این حقیقت شناخته شود، دیگر "توئی" وجود نخواهد داشت که خودت را ببینی. چون نمیشناسی، خودت را می بینی. 🦋 ندیدن به این معنا نیست که: [بگویی] "من که نیستم و خودم را نمی بینم، [بلکه] خدا و عنایات خدا" نه! این لفظی است که به کار می بری و کارایی ندارد. این معنا دارد که چطور خودت را نبینی. "من" در اعمال و رفتار و کردار و پیشامدها و مشکلاتی که هست، خودش را نشان می دهد که "من" تشریف دارد یا ندارد. در وظایفی که امام زمان(عج)، به دست همه ی ما، چه طلبه چه غیرطلبه، سپرده است دیده می شود. ❤️ نفی و ندیدن "من" به این سادگی به دست نمی آید؛ چون اگر این [من] نباشد، دیگر "او" هست و اگر "او" باشد، صاحب همه چیز شده ای. [این ندیدن من] تلاش می خواهد، مجاهده می خواهد، خون دل خوردن می خواهد. "عشق" می خواهد، "اشک" می خواهد. نفی [منِ] تنها لفظی و بدون عمل کافی نیست و انسان را به جایی نمی رساند. اگر "من" بخواهد در ما حکومت کند، انسان به جایی نمی رسد. ✅ سرچشمه ی خورشید که در وجود همه ی ما هست، همان مقام خلیفة اللهی هست. انسان که دارای مقام خلیفة اللهی شد، متصل به ذات الله می شود. این زمانی به انسان دست می دهد که تجلیات ربانی و روحانی در انسان بشود. و زمانی انسان، صاحب این تجلیات ربانی و روحانی می شود که نفی خودش را بکند، همه چیز را نفی کند. 🔥 این [انسان که] همه را می بیند، با "من" می بیند؛ [اگر] من نباشد، هیچکدام را نمی بیند. فردا هِی می خواهد یک به یک تعلقات را از خودش جدا کند [که خیلی سخت هست] جدا کردن تعلقات، با نفی "من" امکان پذیر هست. [این] "من" هست که می بیند و تعلق پیدا می کند و علاقه مند می شود. اگر این "من" کنار برود، دیگر هیچ چیز را نمی بیند؛ نه رذائل می ماند و نه فضائل‌. حتی فضائل را هم نمی بیند. اینکه فرمودند که انسان باید از حجاب های نورانی هم بگذرد؛ [چون که] "من" در آن تشریف دارد، حجاب می شود. لذا انسان می تواند هم حجاب های ظلمانی هم نورانی را از بین ببرد. این زمانی خواهد شد که نفی "من" بشود. 🔰 ولی ما از "من" نمی گذریم که! "من" دلم می خواهد! "من" نمی توانم! این نتوانستن هم از "من" سرچشمه می گیرد. چرا نمی توانی!؟ هم فضائل و هم رذائل از "من" هست. مخلِصین با مخلَصین، زمین تا آسمان فرق دارد. انسان تا [در] مخلِصین هست، در نورانیت با حجاب هست. اما وقتی که به مخلَصین رسید، به نورانیت بدون حجاب می رسد. این "من" را اگر بگذاری کنار، همه ی درد ها درست می شود. ولی [من را] بر نمی داریم که! به "من" توهین شد! به "من" بی احترامی شد! "من" اینرا می خواهم! "من" آنرا می خواهم! "من" می خواهم حرفم در کرسی نشانده شود! "من" مشکل دارم! "من" زجر میکشم! "من" عقب مانده ام! "من" سستم! "من" تنبلم! همه ی اینها از "من" است. ❤️ این "من" را بردار. این من نمی گذارد تو به جایی برسی. بارها به رفقا عرض کرده ام بزرگترین گیر همه ی ما، این "من" هست‌. تو این "من" را بردار و بگذار "مولا" تو را بچرخاند. تو چه کاره ای آخه! اما عرض کردم با عمل، با بندگی، با خشوع، با خضوع. و اِلّا به انسان نمی دهند. لوازم اینها را هم عرض کردم که: نماز شب و دستوراتی که داده شده. و همه ی اینها با دستورات و نماز شب، "بدون اشک" کند [به] جلو می رود. اما [اگر] اشک داشته باشی، سریع به مقصد می رسی.