#احادیث_فقه_حکومتی 27
#اختصاصی
(نشر بدون لینک کانال جایز نیست)
🌟🌟🌟🌟🌟
📚فی الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ « وَ كَانَتْ هُذَيْلٌ بَعَثَتْ رَجُلًا يُقَالُ لَهُ ابْنُ الْأَكْوَعِ أَيَّامَ الْفَتْحِ عَيْناً عَلَى النَّبِيِّ ع حَتَّى عَلِمَ عِلْمَهُ فَجَاءَ إِلَى هُذَيْلٍ بِخَبَرِهِ فَأُسِرَ يَوْمَ حُنَيْنٍ فَمَرَّ بِهِ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَلَمَّا رَآهُ أَقْبَلَ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْأَنْصَارِ وَ قَالَ عَدُوُّ اللَّهِ الَّذِي كَانَ عَيْناً عَلَيْنَا هَا هُوَ أَسِيرٌ فَاقْتُلْهُ فَضَرَبَ الْأَنْصَارِيُّ عُنُقَهُ وَ بَلَغَ ذَلِكَ النَّبِيَّ ص فَكَرِهَهُ وَ قَالَ أَ لَمْ آمُرْكُمْ أَنْ لَا تَقْتُلُوا أَسِيراً. وَ قُتِلَ بَعْدَهُ جَمِيلُ بْنُ مَعْمَرِ بْنِ زُهَيْرٍ وَ هُوَ أَسِيرٌ. فَبَعَثَ النَّبِيُّ ص إِلَى الْأَنْصَارِ وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَقَالَ مَا حَمَلَكُمْ عَلَى قَتْلِهِ وَ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ أَلَّا تَقْتُلُوا أَسِيراً فَقَالُوا إِنَّمَا قَتَلْنَا بِقَوْلِ عُمَرَ فَأَعْرَضَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى كَلَّمَهُ عُمَيْرُ بْنُ وَهْبٍ فِي الصَّفْحِ عَنْ ذَلِكَ .»
🔹ترجمه:
در ارشاد به شناخت حجتهای خدا بر بندگان آمده : و قبيله هذيل مردى را كه نامش ابن اكوع بود در جنگ فتح بعنوان جاسوسى همراه پيغمبر (ص) فرستاده بودند كه از جريان كار آن حضرت آنها را آگاه كند و او جريان را بهذيل رساند و اين ابن اكوع در جنگ حنين اسير شد پس عمر بن خطاب بر او گذر كرد و چون او را بديد نزد مردى از انصار مدينه آمد و گفت: اين دشمن خدا كه جاسوس ما بود اكنون اسير شده او را بكش، پس آن مرد انصارى گردن او را زد، اين خبر بگوش پيغمبر (ص) رسيده از اين كار چهره درهم كشيد و فرمود : مگر دستور ندادم كه اسيران را نكشيد ، و پس از او جميل بن معمر بن زهير نيز كه از اسيران بود كشته شد، پس رسول خدا (ص) كسی بنزد انصار فرستاد ، در حالى كه خشمناك بود فرمود : چه شما را بر آن داشت كه او را بكشيد ، با اينكه فرستاده من پيش شما آمد كه اسيران را نكشيد؟ گفتند: ما بگفته عمر او را كشتيم، حضرت رو از ايشان گردانده (و ديگر با آنان سخن نگفت) تا آنكه عمير بن وهب در اين باره با آن حضرت سخن گفت و خواهش كرد كه از ايشان بگذرد .
@salmanraoofi