و اضافه شدن مفاهیم جدید به منظومه معرفت فقهی پس از ۱ 🔆پس از انقلاب اسلامی ایران براساس قانون اساسی جدید، جایگاه فقاهت بسیار بالا رفت و علاوه بر آن مفاهیم جدیدی به منظومه معرفت فقهی افزوده شد. متن زیر با عنوان «نگاهی گذرا به تحولات فقهی چهل ساله اخیر» به قلم حجت الاسلام سیدمحمد مهدی رفیع پور، پژوهش‌گر و مدرس سطح عالی حوزه علمیه قم است که در ماهنامه زمانه منتشر شده است. 🔆برای تنظیم کارنامه فقهی انقلاب چهل‌ساله ما مسائل مختلفی را باید ملاحظه کرد و از همین‌رو تبیین این بحث مهم در یک نوشتار کوتاه کار ساده‌ای به نظر نمی‌رسد. فقه ضامن اسلامیت نظام جمهوری اسلامی و فقیه مؤسس و عالی‌مقام‌ترین مقام رسمی این انقلاب بوده و هست. تأثیر و تأثر فقه و انقلاب نیازمند نگارش کتابی مفصل است. فقه پس از رقم زدن انقلاب مشروطه بار دیگر به صحنه آمد و انقلاب اسلامی ایران را در سال ۵۷ رهبری کرد و پس از آن با ورود به صحنه تقنین و اجرا مسئولیت بزرگی را عهده‌دار شد. در این نوشتار کوتاه تلاش می‌کنیم به جایگاه فقه و فقاهت در انقلاب و تأثیرات انقلاب اسلامی بر فقه و فقه پژوهی نگاهی بیندازیم. 🔆درباره این موضوع به دو شیوه و از دو منظر می‌توان نگاه کرد: اول: بحث محتوایی به این صورت که به بررسی و تحلیل مفاهیمی که فقه برای انقلاب ایجاد کرده (مانند ولایت فقیه و مباحث حدود و قصاص و دیات) و مفاهیمی که انقلاب برای فقه تولید کرده است (مانند مصلحت، مردم‌سالاری دینی، حکم حکومتی) و هم چنین به رشته‌های جدید فقه پژوهی مانند فلسفه فقه، فقه نظام و مانند آن ورود محتوایی کنیم و به چیستی و چرایی وجود آن‌ها و کارکرد هریک بپردازیم. این شیوه مناسب مقالات علمی و مخاطبان خاص است و لذا از آن در می‌گذرم. دوم: بحث ساختاری و قالبی به این معنا که بدون وارد شدن در محتوا ببینیم چه مناصب و چه نهادها و مراکزی پس از انقلاب در خدمت فقه و فقاهت درآمده و در کنار آن به تحولاتی که پس از انقلاب در حوزه فقه‌پژوهی به وجود آمده اشارتی داشته باشیم. این شیوه به نظر برای مخاطبان عمومی مفیدتر است و به همین جهت همین بحث را انتخاب می‌کنم. 🔆برای روشن کردن روابط و تحولات ارتباطی فقه و انقلاب از زوایای مختلفی می‌توان بحث کرد. در این‌جا به سه محور می‌پردازم: محور اول: تحولات قانونی و مناصبی محور دوم: مراکز و نهادهای فقهی جدید و نشریات آنها محور سوم: رشته‌ها و رویکردهای جدید در حوزه فقه پژوهی محور چهارم: توجه به ابواب فقهی دیگر و تأسیس ابواب جدید 🔆 ۱. تحولات قانونی و مناصبی پس از انقلاب اسلامی ایران براساس قانون اساسی جدید، جایگاه فقاهت بسیار بالا رفت و علاوه بر آن مفاهیم جدیدی به منظومه معرفت فقهی افزوده شد. به چند مورد اشاره می‌کنم: ولایت فقیه: عالی‌ترین مقام رسمی کشور مقام رهبری است (اصل ۱۱۳ قانون اساسی) که مهم‌ترین پشتوانه آن اصل ولایت فقیه است که یک اصل فقهی است. از مباحث خود امام در این زمینه که بگذریم - و همچنین از ده‌ها مقاله و پایان‌نامه که در طول این سال‌ها درباره ولایت فقیه نگاشته شده - باید به آثار فقهی حضرات آیات سیدکاظم حائری، حسینعلی منتظری، عبدالله جوادی آملی، سید محمد مهدی خلخالی و محمد مؤمن در این حوزه باید اشاره کنیم که با رویکردی فقهی به تبیین و تثبیت اصل ولایت فقیه پرداخته‌اند و ادبیات و میراث فقه شیعه را متأثر کرده‌اند. این آثار - و همچنین آثاری که در نقد آن‌ها نگاشته شده - از جمله آثار فقهی متأثر از انقلاب اسلامی است. مناصب کلیدی فقها: علاوه بر ولی فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مناصب بسیار مهمی در اختیار فقها قرار گرفته است: ریاست قوه قضائیه (اصل ۱۵۷)، شش شورای نگهبان (اصل ۹۱)، رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل (اصل ۱۶۲) باید از میان فقهای عادل انتخاب شوند و در مورد اعضای شورای نگهبان این قید اضافه را هم دارد که «آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز» باشند. ♻️ادامه دارد @salmanraoofi