🔅🔅🔅 📚33-فی الإحتجاج عن مُعَاوِيَةُ بْنُ وَهْبٍ عَنْ سَعِيدِ بْنِ السَّمَّانِ قَالَ: «كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ مِنَ الزَّيْدِيَّةِ فَقَالا لَهُ أَ فِيكُمْ إِمَامٌ مُفْتَرَضٌ طَاعَتُهُ قَالَ فَقَالَ لَا فَقَالا لَهُ قَدْ أَخْبَرَنَا عَنْكَ الثِّقَاتُ أَنَّكَ تَقُولُ بِهِ وَ سَمَّوْا قَوْماً وَ قَالُوا هُمْ أَصْحَابُ وَرَعٍ وَ تَشْمِيرٍ وَ هُمْ مِمَّنْ لَا يَكْذِبُ فَغَضِبَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قَالَ مَا أَمَرْتُهُمْ بِهَذَا فَلَمَّا رَأَيَا الْغَضَبَ بِوَجْهِهِ خَرَجَا الْخَبَرَ .» ◽️در احتجاج از معاوية بن وهب، از سعيد سمان كه گفت: نزد امام جعفر صادق عليه السلام بودم كه ناگاه دو نفر از طايفه زيديه‏ بر آن حضرت داخل شدند، و به آن حضرت گفتند كه: آيا در ميان شما امامى هست كه طاعت‏ او واجب باشد؟ حضرت فرمود: «نه». گفتند كه: چند نفر از معتمدين‏ ما را از جانب تو خبر دادند كه تو به آن فتوا مى‏دهى، و به آن اقرار و اعتقاد دارى، و ما نام‏هاى ايشان را براى تو ذكر مى‏كنيم فلانى و فلانى، و ايشان اصحاب ورع و پارسايى‏اند، و در عبادت، دامن‏هاى خويش را بر زده، كمال جد و جهد دارند، و از كسانى هستند كه دروغ نمى‏گويند. پس حضرت غضبناك شد و فرمود كه: «من ايشان را به اين امر نكرده‏ام». چون آثار غضب در روى مبارك آن حضرت ديدند، بيرون رفتند ادامه خبر ... . ادامه دارد... @salmanraoofi