🌺 اسلامی‌سازی علوم انسانی از دیدگاه 🔹با توجه به تعاريف علم (کشف حقيقت) و دين (برنامه جامع فردي و اجتماعي، دنيوي و اخروي) ترکيب علم ديني شکل مي‌گيرد. در تعريف صحيح علم ديني بايد شأن ذاتي دين و هدف اصلي آن حفظ شود که همانا بيان حقايقي است که دسترسي به آن‌ها از راه‌هاي متعارف و عمومي فهم امکان‌پذير نيست. 🔹منظور از بومي‌سازي و اسلامي كردن علوم، صرف تعويض اصطلاحات نيست، بلكه تغيير جهان‌بيني‌ها و استفاده از منبع وحي در توليد علم است. 🔹قدمي که بايد دنبال کنيم، اوّل اين است که درصدد باشيم، مفاهيم اصلي علوم انساني را نقّادي کنيم و بفهميم نظريات اسلامي در اين زمينه چگونه بايد باشد. 🔹در قدم بعد بايد از لحاظ کميت و کيفيت آمادگي پيدا کنيم که بتوانيم اساتيد دانشگاه را بازآموزي کنيم. بايد جلسات بحث و گفت‌وگوئي تحت عنوان کلاس، همايش‌هاي علمي، کنفرانس و... داشته باشيم، تا دوستانه اين مفاهيم به اساتيد متديني که علاقه‌مند هستند، منتقل شود. 🔹اين كه مي‌بينيد در بسياري از زمينه‌هاي علوم انساني عقب هستيم، به خاطر اين است كه در اين زمينه‌ها برنامه‌ريزي نشده است. 🔹ما در جاهايي از متدولوژي رايج علوم انساني فراتر مي‌رويم؛ يعني بايد از اول اعلام كنيم كه متدلوژي ما وسيع‌تر است، تنها به حس و عقل اكتفا نمي‌كنيم و به ادلة تعبدي هم استناد مي‌كنيم، چون پشتوانة عقلي دارد. 🔹بايد حركتي شروع شود كه اين دو كمبود را تأمين كند. يكي به ما خودباوري بدهد و به خودمان جرئت بدهيم كه ما هم اظهارنظر كنيم، نقد كنيم، نقد علمي منطقي. دوم ارتباط با اسلام و اثبات برتري آن براي عالم از راه منطق و استدلال با منطق عقلي تا به اين وسيله محافل علمي را فتح كنيم. 🔹سلسله‌ي ديگري از مسايل علوم انساني هم هست که از اين مسايل، کلي‌تر و بنيادي‌تر است؛ جنبه کاربردي آن ضعيف است ولي از مسايل بنيادي است. 🔹مسايل بنيادي چون با عمل خيلي فاصله دارد کمتر کسي حوصله مي‌کند تا درباره آن‌ها فکر و بحث کند. برخي افراد هم گمان مي‌کنند که اين‌ها بحث‌ها‌ي زائدي است. ما مسايل بنيادي را نبايد دست‌کم بگيريم. دليل کلي اين مطلب اين است که نتايج مسايل کاربردي منطقاً متوقف بر مسايل بنیادی است. 🔹قوانيني در علوم انساني وجود دارد که اگر دانشمندان 200 سال هم با دقت روي آن کار کنند نمي‌توانند با آن صراحتي که در قرآن بيان شده است آن‌ها را به دست آوردند. 🔹ما معتقديم که پايه همه رشته‌هاي علوم انساني يک رشته مباحث انسان‌شناسي است که در تمام رشته‌هاي علوم انساني اين درس بايد وجود داشته باشد. 🔹هنگامي هر يک از علوم انساني جاي خود را باز مي‌کنند و در انديشه و جامعه تأثير مي‌بخشد که موضع آن در فکر ما، ارتباطش با ساير رشته‌ها و ايدئولوژي ما و جهان‌بيني ما مشخص گردد. 🖊 ‌ 🔖 قسمت دهم (قسمت آخر) ▫️متن پيش‌رو ديدگاه‌هاي حضرت آيت‌الله مصباح يزدي ـ‌مد ظله‌ـ درباره "علم ديني و اسلامي‌سازي علوم انساني‌" است كه از آثار معظم‌له استخراج و در قالب پرسش و پاسخ تنظيم گرديده و پيش از اين با تغييراتي در شماره 86 ماهنامه معارف منتشر شده است. 🔟 مفهوم و مراد از «نهضت نرم‌افزاري» چيست؟ عوامل و موانع و منطق تحقق آن‌چه مي‌باشد؟ حوزه و دانشگاه در کجاي اين ماجرا قرار دارند؟ نقش بايسته هريک از آن‌ها چيست؟ 🔸عليرغم اخلاص و علم اساتيد دانشگاهي نمي‌توان از آنها توقع داشت كه علوم انساني را اسلامي كنند؛ زيرا علوم انساني كه آنها فرا گرفته‌اند، همان علوم غربي است. از طرف ديگر حوزويان نيز صرفاً با آشنائي با اسلام نمي‌توانند اين كار را به انجام برسانند؛ زيرا آشنايي با علوم انساني و موضوع و محمول و قضاياي آن نيز براي اين كار لازم است. از همين رو تنها افرادي كه آشنايي لازم را هم با علوم اسلامي و هم با علوم انساني داشته باشند و براي اين كار نيز دلسوز باشند مي‌توانند قدم اول را بردارند. 🔸اگر فرض شود همه مقدمات نظري تحول درعلوم انساني فراهم شود و به همه سؤالات نيز پاسخي روشن داده شود، پس از همه اين مراحل فقط تحقيقات مرحله نظري به پايان رسيده و نوبت به ارزيابي اين مسأله مي‌رسد كه آيا زمينه‌اجرايي كردن نتيجه اين تحقيقات در عمل هم فراهم است يا خير ؟ 🔸به همين منظور بايد در كنار طرح مسايل نظري در زمينه علوم انساني، بايد يك طرح اجرائي براي شروع كار و كيفيت انجام آن نيز ارائه كرد. زيرا گاهي نقشه يك ساختمان توسط مهندس به سرعت تهيه مي‌شود؛ اما اجراي نقشه مراحل دشواري را شامل مي‌شود و بايد محاسبه شود كه اين عمليات از كجا شروع شود، چه قدر نيروي انساني و امكانات مي‌خواهد و... . پایان. 🔆اجتهاد روشمند 🔆 @salmanraoofi