#تاریخ_علم_اصول ۳
#علم_اصول
🔆چشماندازى به سیر تاریخى تبویب در علم اصول
✍️مهدى علیپور
در عده الاصول تألیف شیخ طوسى [۸]
این تبویب مشاهده میشود:
علم و ظن، دلالت و اماره، ارتباط دلیل و خطاب، امر و نهى، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبیّن، ناسخ و منسوخ، طریق اثبات خطاب، فعل و احکام افعال، اجماع، قیاس، اجتهاد، مفتى و مستفتى، حظر و اباحه. تنظیم شیخ استوارتر و قوىتر بوده و از ذوق بیشترى حکایت میکند.
محقق حلى در معارج الاصول[۹]
مسائل و مباحث اصولى را به صورت فشرده و بسیار کوتاه مطرح کرده و از آنها رد میشود. وى کتاب خود را در ده باب تنظیم کرده است:
تعریف اصول و اصل، فقه و احکام شرعى، طریق حکم، علم و ظن، دلالت اماره، دلالت، کلى و جزئى، متواطى و مشکک، ترادف و اشتراک، حقیقت و مجاز، علائم کشف حقیقت و مجاز، حقیقت وضعیه و عرفیه، عرف خاص و حقیقت شرعیه، احکام مجاز، احکام حروف، امر و نهى، عموم و خصوص، مجمل و مبیّن، افعال، اجماع، اخبار، ناسخ و منسوخ، اجتهاد، قیاس، مفتى، مجهول الحکم، استصحاب، نافى حکم و ملحقات اصول.
اما مبادى الاصول علامه حلى [۱۰]
در دوازده فصل، تبویب شده است:
فصل اول: در لغات و تعمیم الفاظ و احوال لفظ و تعارض، احوال و تغییر بعضى از حروف؛
فصل دوم: در احکام، که شش بحث دارد: فعل، حکم، اجزاء، حُسن و قُبح، شُکر مُنعِم و اباحه؛
فصل سوم: در امر و نهى که بیست و دو بحث دارد؛
فصل چهارم: در عموم و خصوص با نه بحث؛
فصل پنجم: در مجمل و مبیّن با پنج بحث؛
فصل ششم: در افعال با چهار بحث که بیشتر، مباحث کلامى مطرح میشود؛
فصل هفتم: در نسخ با پنج بحث؛
فصل هشتم: در اجماع با چهار بحث؛
فصل نهم: در اخبار و جرح تعدیل با نه بحث؛
فصل دهم: در قیاس با پنج بحث؛
فصل یازدهم: در تعادل و تراجیح با چهار بحث؛
و فصل دوازدهم: در اجتهاد و تقلید با نه بحث که بحث نهم درباره استصحاب است.
همانگونه که میبینید اکثر مباحث این چهار کتاب که متعلق به دورههاى اول و دوم است، مشابه یکدیگر است، با وجود این، سیر تکاملى مباحث را نیز به خوبى میتوان مشاهده کرد؛ مثلاً بینظمیاى که در طرح مباحث در الذریعه سید مرتضى مشاهده میشود، به هیچ وجه در مبادى علامه وجود ندارد، بلکه علامه با زیبایى تمام مباحث را تا آنجا که ممکن بوده سیر منطقى داده و در دوازده فصل تبویب نموده است. تفاوتهاى جزئى نیز بین هر یک از این تبویبها دیده میشود که این تمایزات در دو تبویب الذریعه سید مرتضى و مبادى علامه به خاطر فاصله زمانى زیاد، برجستهتر و محسوستر است؛ به عنوان مثال، در عده، شیخ تمام مباحث از امر و نهى تا ناسخ و منسوخ و خبر را تحت یک عنوان عام به نام خطاب مطرح میکند، در حالى که در الذریعه این طور نیست. نیز بحث استصحاب در عده شیخ یافت نمیشود؛ در حالى که در الذریعه، معارج و مبادى این بحث، در فصلى مستقل یا در ضمن بحث دیگرى طرح شده است. تفاوتهاى جزئى دیگرى نیز موجود است که در صورت مقایسه چهار تبویب با یکدیگر، روشن میشود. اما آنچه مهم است اینکه، تا این زمان هنوز اصول عملیه جایگاه خود را نیافته و به صورت مستقل و جامع مورد بحث قرار نگرفته است.
تبویب معالم
در کتاب معالم الاصول تألیف شیخ محمد حسن، فرزند شهید ثانى که آن را به عنوان مقدمهای براى کتاب فقهىاش به نام منتقى الجمان فى الاحادیث الصحاح و الحسان نگاشته است، این تبویب به چشم میخورد: کتاب داراى دو مقدمه است؛ یکى، درباره علم و تکالیف علما و شرافت فقه و نیاز به آن و…، دیگرى، درباره مباحث اصول که در طى نه مطلب بیان میشود. مطلب اول: مباحث الفاظ؛ مطلب دوم: اوامر و نواهى؛ مطلب سوم: عموم و خصوص؛ مطلب چهارم: مطلق و مقید و مجمل و مبیّن؛ مطلب پنجم: اجماع؛ مطلب ششم: اخبار؛ مطلب هفتم: نسخ؛ مطلب هشتم: قیاس و استصحاب؛ مطلب نهم: اجتهاد و تقلید و خاتمه کتاب نیز در تعارض ادله (تعادل و تراجیح) میباشد.
این نه باب شامل همه مسائلى است که صاحب معالم معتقد به اصولى بودن آنهاست و اگرچه تبویب و تنظیم آن نسبت به کتابهاى معاصر و پیش از خود، کارى ارزشمند و گرانقیمت است، اما در کنار محاسنى که دارد، معایب زیادى نیز دارا میباشد؛ از جمله اینکه، ملاک تبویب در آن چندان مشخص نیست؛ لذا بسیارى از مباحث از گردونه اصول خارج شده و طرح نگردیده است. همچنین مباحث کتاب هنوز به آن پختگى نرسیده بود که بتواند ادله را به فقاهتى و اجتهادى تقسیم کند تا به این ترتیب، اصول عملیه جایگاه خویش را بیابند.
🔅🔅🔅
[۸] این کتاب با تحقیق آقاى محمد رضا انصارى قمى، توسط انتشارات ستاره در دو جلد و در سال ١٣٧۶ چاپ شده است.
[۹] این کتاب با تحقیق آقاى محمد حسین رضوى، توسط انتشارات مؤسسه آل البیت در قم چاپ شده است.
[۱۰] این کتاب با تحقیق آقاى عبدالحسین محمد على البقال، توسط مرکز نشر، مکتب الأعلام الإسلامى در قم چاپ شده است.
🔆اجتهاد روشمند
🔆 @salmanraoofi