:🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
#دشمنشناسی
✡
#یهود_و_بهائیت
مقاله پنجم؛
#لایههای_زیرین_تکاپوهای_فعالان_بابی_ازلی
قسمت قبل؛
https://eitaa.com/salonemotalee/12100
◀️ قسمت یکم:
🔶🔸
لایههای زیرین تکاپوهای فعالان بابی (ازلی) در دورهی قاجار
🔹با توجه به آنچه [در قسمتهای قبل] آمد، میتوان دانست که بابیان (ازلیان)، و از آن جمله، کسانی از ایشان که بر ضد حکومت قاجار تکاپو داشتند، آیندهای روشن را پیش روی خویش میدیدند.
🔹ایشان، براساس تعالیم باب، مطمئن بودند که پادشاهانی خواهند یافت، و توسط آنان، بر دشمنان خود، پیروز خواهند شد.
با توجه به بشارتهایی که در کتاب «هشت بهشت» آمده، و نیز با تأمل در سیر تکاپوهای فعالان بابی ضد قاجار، تأثیر دو بشارت از آن نویدها را در افزایش تکاپوهای ایشان میتوان دید، گو اینکه بیشتر آن بشارتها عملی نشد.
🔸
نخستین بشارت، به «ذلت اعداء الله، و نصرت و ظفر اهل الله» بازمیگشت،
🔸و دومی، به «انقراض دولت قاجار» اشارت داشت.
👈
بشارت نخست: ذلت اعداءالله و نصرت و ظفر اهلالله
https://eitaa.com/salonemotalee/12100
🔹پیش از این گذشت که در کتاب «هشت بهشت»، آمده:
«[خداوند،] بشارت میدهد ذلّت اعداء الله را قبل از انقضای شصتوپنج سال از ظهور بیان، و نصرت و ظفر اهل الله را.» [۱]
🔹در ادبیات باب، واژهی «بیان»، هم به تمام آثار او، و هم بهطور ویژه، به دو کتاب «بيان عربی» و «بیان فارسی» گفته میشد. [۲]
در حالت نخست، شروع نگارش بیان، آغاز دعوت باب، و در حدود سال ۱۲۶۰ق - ۱۲۲۳ش است، [۳] و در حالت دوم، شروع نگارش بیان، حدود سال ۱۲۶۴ق - ۱۲۲۷ش است.[۴]
بنابراین، بابیان، بر آن بودند که پیش از گذشت شصتوپنج سال از سال ۱۲۶۰ یا ۱۲۶۴ق، به «نصرت و ظفر» دست یافته، «ذلّت اعداء الله» را خواهند دید.
🔹در این مرحله، برای محاسبهی شصتوپنج سال، دو حالت، وجود دارد.
محاسبه بر اساس تقویم هجری قمری، و محاسبه بر اساس تقویم بیانی.
در حالت نخست (سال = ۱۲ ماهِ در حدود ۳۰ روزه)، به دو سال ۱۳۲۵ و ۱۳۲۹ق میرسیم. [۵]
در حالت دوم (سال = ۱۹ ماهِ ۱۹ روزه) نیز به حدود همان دو سال میرسیم. [۶]
🔹با توجه به آخرین حدّ زمان پیروزی (۱۳۲۵ یا ۱۳۲۹ق)، و با نگاه به نوع حکومت در آیین باب (پادشاهی مشروطهی مرآت)، و نیز در نظر داشتن اینکه مرآت آن زمان، میرزا یحیی صبح ازل بود، سخن یکی از بهائیان معاصر با مشروطیت را میتوان پذیرفت:
[در واقعهی نبرد مجاهدین با نایب حسین کاشی،] نُه نفر از مجاهدین کشته میشوند که یکی از آنها، حامدالملک بود که ازلی بود، و بسیار آدم متهوّری بود،
و در واقعهی به هم خوردن مشروطه و خرابی مجلس، چند نفر را کشته بود، ولی آدم خوشطینتی نبود، و خیلی خیالات در دیگ خیال میریخت.
ازجمله، خیالش این بود که: «بعد از آنی که مشروطه، استقراری پیدا کرد، ما، حضرت ازل را به طهران دعوت میکنیم، و بعد از ورود، مسلماً، او سلطان میشود!» [۷]
🔹این گفتار، با تمام آنچه از متون بابی آورده شد، همخوانی دارد، و باید مورد پذیرش قرار گیرد.
میرزا احمد حامدالملک شیرازی، از نوادگان ملا محمدعلی حجّت زنجانی (رهبر بابیان در جنگ زنجان) بود. [۸]
وی، همچنین، نسبت دامادی با میرزا نورالله (پسر صبح ازل) داشت، [۹] و برای دیدار با صبح ازل، به قبرس نیز رفته بود. [۱۰]
وی، سرانجام، از تکاپوگران بابی ضد قاجار بود، و در میان اعضای «انجمن باغ میرزا سلیمانخان میکده»، جای گرفت. [۱۱] (در آینده، دربارهی نقش اساسی اعضای این انجمن در شکلگیری جنبش مشروطیت ایران گفتوگو خواهیم کرد.)
بنابراین، کسی که این گفتار را – که با اندیشهی سیاسی بابیان همسانی تام و تمام دارد – برای آن بهائی گفته، یکی از تکاپوگران بابی ضد قاجار – که با دو شخصیت مهم بابیان (حجّت زنجانی و صبح ازل) نیز نسبت داشت – بوده است.
🔹بر همین اساس است که سخنان مهدی ملکزاده (تاریخنگار ازلی)، دربارهی «آزادمردان ایران» که «برای طلوع صبح سعادت در تکاپو بودند»، بهشکلی عمیقتر فهمیده میشود.
باید گفت که «طلوع صبح سعادت»، همان «ذلّت اعداء الله» و «نصرت و ظفر اهل الله» بود که به پادشاهی صبح ازل میانجامید، نه صِرفِ تأسیس نظام مشروطیت.
این بشارت، اکنون، به حدّ پایانی خود (۱۳۲۵ یا ۱۳۲۹ق) نزدیک میشد.
🔹بر همین اساس، تکاپوگران بابی چون میرزا نصرالله ملکالمتکلمین، سید جمالالدین واعظ، و حاج میرزا یحیی دولتآبادی، «آزادی خواهان»، یعنی دیگر تکاپوگران بابی و یا هممسلکانشان در مخالفت با حکومت قاجار را در باغ میرزا سلیمانخان میکده جمع کردند، تا با تمرکز بیشتری به فعالیت بپردازند.
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
https://eitaa.com/salonemotalee/12201
🔸🌺🔸--------------
📖
@salonemotalee