✡🔥 🔥✡ ۳۵ 🖋 مقاله‌ی نهم: قسمت دوم؛ ◀️ بنی‌نضیر، جنگ طمع‌کارانه یهود پس از نبرد احد و بازگشت سپاهیان اسلام به مدینه، بنی نضیر با سوءقصد به جان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله پیمان خود را شکستند. 🔹شرایط این نبرد، بسیار بحرانی بود و روحیه مردم چندان مناسب جنگ نبود. نکته مهم در این رویارویی، نقش هم‌پیمانان یهود در مدینه است که با وعده یاری یهود، آنان را به مقاومت تشویق کردند. (۸) با فرمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سپاه اسلام به سوی قلعه بنی‌نضیر حرکت کرد. یهودیان با دیدن آنان، درون قلعه‌هایشان رفتند. سپاه اسلام، قلعه را محاصره کرد و این محاصره به طول انجامید. یکی از دلایل این محاصره، آن بود که ارتباط یهود با منافقان مدینه که قول همکاری داده بودند، قطع شود. 🔹بدین ترتیب، بعد از شش روز (طبق نقلی دیگر پانزده روز) محاصره و نرسیدن کمک از سوی منافقان و تخریب املاک بیرون قلعه توسط مسلمین، یهود تسلیم شد؛ مشروط به این‌که جانشان در امان باشد و جز اسلحه، هر اثاثیه‌ای که شترانشان قدرت حمل آنها را دارند، با خود ببرند. یهود هنگام کوچ اجباری، زن‌هایشان را وادار به دف زدن و آواز خواندن کردند تا وانمود کنند که خوار و زبون نیستند. 🔹منافقان مدینه، هنگام کوچ بنی‌نضیر با ناراحتی آنان را بدرقه کردند. زید بن رفاعه در جمع بنی‌غنم پنهانی به عبدالله بن ابی گفت: "از نبود بنی‌نضیر، در مدینه وحشت می‌کنم، ولی آنان به سوی عزت و ثروت می‌روند و به سوی قلعه‌هایی بلند که مانند اینجا نخواهد بود." (۹) 🔹به اتفاق مفسران و مورخان، آیات دوم تا پانزدهم سوره حشر درباره رویداد بنی‌نضیر نازل شده؛ به گونه‌ای که ابن عباس آن را سوره بنی‌نضیر نامیده است. (۱۰) ◀️ خندق، آتش یهود، جنگ مشرکان هیئتی از روسای یهود بنی‌نضیر و بنی‌وائل به مکه رفتند و ابوسفیان را به گردآوری نیرو تحریک کردند. بهانه آنها نیز برای تشویق، پیروزی مشرکان در عملیات احد بود. 🔹پس از جنگ احد ناامیدی مشرکان که در جنگ بدر حاصل شده بود، تبدیل به بارقه امید گردید؛ امید به این‌که می‌توانند پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را از میان بردارند. این هیئت به سراغ قبایل دیگر شبه جزیره نیز رفتند و آنها را برای حمله به مدینه با خویش هم‌رأی کردند. 🔹در عملیات پیش نیز یهودیان بنی‌نضیر به مشرکان قول همکاری داده بودند، اما عمل نکرده بودند. اما این بار قول دادند که هم زمان عملیات انجام دهند. پس از رفت و آمد فراوان یهود، لشکر ده هزار نفری مشرکان که از تمام جزیرةالعرب جمع شده بود، به سمت مدینه حرکت کرد. 🔹پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله مردم مدینه را جمع کرد و نظر آنها را خواست، مردم که از مشاوره جاهلانه سال گذشته خود در جنگ احد، نتیجه بدی گرفته بودند، گفتند: "همان یک بار که سال پیش نظر دادیم، ما را بس است؛ حرف حرف شما باشد." سلمان (۱۱) گفت: "یا رسول الله، در ایران وقتی جمعیتی به شهری حمله می‌کرد و توان انسانی و تجهیزاتی مدافعان و مهاجمان برابر نبود، در برابر مهاجمان خندق می‌کندند. بدین‌صورت، جنگ فرسایشی می‌شد و در نتیجه، احتمال عقب‌نشینی دشمن افزایش می‌یافت." پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نظر سلمان را هوشمندانه دانست و پذیرفت. (۱۲) 🔹شایان توجه است که شهر مدینه از جانب غرب و شرق، در محاصره دو رشته کوه به نام حره غربی و شرقی قرار داشت، در ناحیه جنوبی هم حره جنوبی و کوه عیر، موانع طبیعی بودند. بنابراین، تنها قسمتی که می‌شد از آن به شهر نفوذ کرد، قسمت شمالی بود که کوه احد با فاصله‌ای نسبتا زیاد در آن قسمت قرار داشت. علت این‌که در نبرد سال قبل هم، مشرکان به احد آمدند، همین نکته بود. از آنجا که احد از شهر بسیار دور بود، خندق در نقطه‌ای جنوبی‌تر که بین کوه احد و کوه سلع بود، حفر گردید. خاک خندق در سمت مدینه ریخته شد و لشکر سه هزار نفری مسلمین بر دامنه کوه سلع که مشرف به خندق و سپاه احزاب بود، استقرار یافت. این نحوه آرایش نظامی، شاهدی روشن بر رعایت تاکتیک‌های نبرد نظامی از سوی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/5462 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee