#خدا_عمرتان_بدهد، #مرا_که_کشتید 🔸آیت الله عزالدین حسینی زنجانی: 🔸روزی با پدرم به خانه علامه طباطبایی رفتیم، وارد خانه که شدیم دیدیم در خانه باز است و علامه مشغول خواندن نماز هستند. 🔸پدرم گفت: 🔸«چه تصادف خوبی! ما که نماز نخوانده ایم، وضو هم داریم؛ پس به ایشان اقتدا کنیم.» 🔸 و همین کار را کردیم. 🔸ایشان اندکی بعد متوجه شد. 🔸آن مقدار که برای نمازگزار میسر است که با اشاره بفهماند راضی نیست، به ما فهماندند که از اقتدای ما راضی نیستند. 🔸با زحمت نماز را پایان رساندند و بی فاصله رو به پدرم کردند و با همان لهجه ترکی شیرین خودشان فرمودند: 🔸 «خدا عمرتان بدهد، مرا که کشتید!» 🔸 و عرق از سر و رویشان می ریخت. 📔 مجله کیهان فرهنگی، شماره 68 @samad10001