✍️ بسیاری از ما، داستان مشهور «کربلایی کاظم» که در قبرستان نو در شهر مقدس قم مدفون است، شنیده‌ایم؛ آن پیرمرد کشاورز بی‌سواد که به سبب دقت ویژه در پرداخت به موقع زکات و سهم فقرا از محصولاتش، مورد عنایت قرا گرفته و یک شبه حافظ کل قرآن شد، او فقط می‌توانست متن قرآن را تشخیص داده و بخواند! وقتی از او پرسیدند چرا متون دیگر را نمی‌توانید بخوانید؟! جواب داد چون فقط متن قرآن نور دارد ولی دیگر متن‌ها تاریک است! فرزند ایشان نقل می‌کند که روزی یک کتاب عربی که شبیه به قرآن نوشته شده بود به دست پدر دادیم تا فکر کند قرآن است؛ ایشان کتاب را باز کرد و چند صفحه را ورق زد و به یک آیه قرآن برخورد نمود و آن را خواند و گفت: دیگر کلمات این کتاب تاریک است‌، پس قرآن نیست! ✍️ آری به راستی قرآن، نوری در تاریکی‌های زندگی دنیاست و اگر در مسیر این نور قرار بگیریم؛ همه‌ی زشتی‌های برای ما مانند متن‌های دیگر در جلوی چشمان کربلایی کاظم، تاریک می‌شوند و فقط نور و زیبایی‌ها را دیده و هدایت می‌شویم! چنانچه آنانکه قرآن را زندگی کرده و «نُورًا مُبِينًا» در زندگیشان جریان پیدا کرده است؛ در برابر مشکلات بزرگ و کوچک در مسیر رسیدن به قله سعادت، هرگز ناامید و مأیوس نمی‌شوند و با همت و اعتماد و ایمان به خدا تمامی مشکلات فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود و جامعه را حل می‌نمایند.