H:s: آیا اسرائیل خطری است که تنها مردم فلسطین را تهدید می‌کند؟ اسرائیل و رویای نیل تا فرات       مهدی زارع، روزنامه‌نگار ایلان پاپه نویسنده و مورخ اسرائیلی متولد حیفا که به دلیل مواضع علمی‌اش درباره تاریخ صهیونیزم از سال ۲۰۰۸ به بریتانیا تبعید شده در کتاب خود «۱۰افسانه درباره اسرائیل» می‌گوید «صهیونیزم یک پروژه استعماری مسیحی بوده است که بعداً تبدیل به یک پروژه استعماری یهودی شده.... نشانه‌های شوم اینکه چطور این باورهای به ظاهر مذهبی و اسطوره‌ای به یک برنامه واقعی برای استعمار و سلب مالکیت از مردم کشوری دیگر تبدیل شود برای اولین بار در بریتانیای عصر ویکتوریا در دهه۱۸۲۰ میلادی ظاهر شده است»«۱»   ناسیونالیسم یهودی یا صهیونیزم سیاسی در اواسط قرن۱۹ یک رخداد مهم و تاریخی به‌مثابه یک لولای زمان، تاریخ را به نفع متنفذان یهودی تغییر داد. رویدادی که آن را به اسم «جنگ کریمه» می‌شناسیم. امپراتوری عثمانی اگرچه در این جنگ به‌ظاهر پیروز از آب درآمد، اما به‌دلیل برخورداری از حمایت سیاسی و نظامی غرب، به‌طور روزافزون مدیون و وامدار آن‌ها شد و همین ماجرا زمینه را برای نفوذ یهودی‌های نزدیک به خاندان پادشاهی اروپا به دربار و حکومت عثمانی فراهم کرد. محمدتقی تقی‌پور معتقد است «واقعیت‌های پس پرده تاریخ گواهی می‌دهد که این رویداد بزرگ تاریخی، محصول توطئه سهمگین از سوی کانون‌های فتنه‌گر به رهبری خانواده‌های ثروتمند یهودی مستقر در انگلستان و فرانسه و به‌ویژه خاندان یهودی روچیلد بود.»«۲» طمع انگلیس به استعمار فلسطین به‌مرور زمان و در طول قرن نوزدهم به‌صورت یک ایده سیاسی بر پایه نایسونالیسم یهودی بسط یافت تا آنکه در انتهای این قرن، تفکر صهیونیزم سیاسی به‌طور رسمی در اولین کنگره جهانی صهیونیست‌ها در سال1897 در شهر بال کشور سوئیس مطرح شد. در این کنفرانس، تئودور هرتزل، روزنامه‌نگار اتریشی ـ مجاری که به تئوریسین و پیامبر صهیونیزم معروف است، اساس ایدئولوژی صهیونیزم را چنین بیان کرد: «ما امروز به اینجا آمده‌ایم تا سنگ‌بنای خانه‌ای را بگذاریم که قرار است پناهگاه قوم یهود شود. صهیونیزم می‌خواهد سرزمینی برای ملت یهود در فلسطین به‌دست آوَرَد که تمام جهان آن را به رسمیت بشناسند و قانونی باشد».«۳» در این سال‌ها، امپراتوری عثمانی در وضعیت ضعف مفرط به‌سر می‌برد و در 1918 فروپاشید. یک سال قبل از تجزیه کامل این امپراتوری بیانیه بالفور خطاب به خاندان روچیلدها به‌امضا وزیر خارجه انگلیس رسید. طبق متن مصرح این بیانیه «دولت‌ انگلستان‌ برای‌ تشکیل‌ وطن‌ ملی‌ یهود در فلسطین‌، تلاش‌های‌ لازم‌ را به‌ عمل‌ خواهد آورد.»«۴» اعلامیه‌ بالفور در آوریل1920 در کنفرانس‌ متفقین‌ (برندگان جنگ اول جهانی) در ایتالیا مورد تایید قرار گرفت. در همین کنفرانس قیمومت‌ فلسطین‌ که‌ اعلامیه بالفور در چهارچوب‌ آن‌ قرار می‌گرفت‌ نیز به‌ انگلیس‌ واگذار شد.«۵» با تایید این اعلامیه و واگذاری فلسطین به انگلیس استعمار «وطن‌گزینانه / Selective Colonization» این کشور رسماً شروع شد و از این تاریخ به‌بعد باید همه رخدادهایی را که در خاورمیانه افتاده ذیل این اتفاق بررسی کنیم. بیانیه بالفور همانند اولین قطعه از یک دومینو اگرچه کوچک بود اما شروع اتفاقاتی بود که استعماری جدید در آسیا بود.   غرب آسیا، اولین قربانی دولت یهود «دقیقاً در همین مقطع تاریخی [1920] بود که کانون‌های جنگ‌سالار یهودی حاکم بر اروپا و آمریکا ضروری دیدند، به موازات تحولات و تغییرات جهانی و منطقه‌ای در مسیر برپایی دولت یهودی در فلسطین در سرزمین ایران دگرگونی‌هایی متناسب و همسو و سازگار با راهبرد و برنامه یاد شده صورت پذیرد. بر همین اساس هم‌زمان، نهضت جنگل در ایران سرکوب و تار و مار می‌شود و سپس زمینه‌‌ها برای کودتای یک مهره مناسب و نشان‌شده به نام رضاخان در سوم اسفند ۱۲۹۹ش ۱۹۲۱م فراهم می‌شود... . آن تعداد از افرد و کانون‌هایی که در روی کار آمدن و به قدرت رسیدن رضاخان، نقش و مشارکت دارند نیز عمدتاً همان وابستگان به مجامع و سازمان‌های اسرارآمیز یهودی و ماسونی بودند.»«۶» به این ترتیب تشکیل اسرائیل که تا پیش از این صرفاً یک تهدید بالقوه برای منطقه محسوب می‌شد به یک خطر بالفعل تبدیل شد؛ خطر اعمال نفوذ قدرت‌های جهانی در حوزه تعیین تکلیف برای قدرت‌های منطقه. اگرچه اولین مخالفان سرسخت دولت یهود، اهالی فلسطین بودند و حتی قبل از سال۱۹۴۸ هم چندین نزاع ثبت شده است، اما پس از۱۹۴۸ همه همسایه‌های این کشور احساس خطر کرده و در مقابل اسرائیل جدید قد علم کردند. جنگ‌های مختلفی بین کشورهای عربی و اسرائیل در سال‌های ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ درگرفت.