✅ نکته قابل تأمل در تکرار آشوبها در ایران
🔹در فتنه اخیر تقسیم کار تیمهای رسانهای با گروهکهای عملیاتی در جبهه نفاق و عناد بر این اساس بود که در مرحله اول با به کارگیری ظرفیت رسانهای تحت حمایت همهجانبه مثلث عبری، عربی و غربی، مردم را به بهانه اعتراض به وجود برخی مشکلات (زخمهای اقتصادی، فرهنگی و...) وارد خیابانها کنند.
🔸 در مرحله بعد با استفاده از ظرفیت برخی چهرههای خودباخته و منفعتطلب (با مشوقهایی چون فروش اکانت، دریافت آسان گرینکارت و...) موج اعتراضات را از نیازهای واقعی به سمت شعارهای سیاسی و ضدیت با نظام برده و طبقه حسیـ هیحانی جوان و نوجوان را وارد گود نمایند.
🔹در مرحله سوم؛ با تزریق تیمهای عملیاتی و گروهکهای آموزش دیده و مزدورصفت به تخریب اموال و کشتار مردم و نیروهای امنیتی دست زدند تا اینکه هم جامعه را نسبت به نظام بدبین نمایند و هم قدرت دفاع را از نیروهای بیدفاع و مظلوم امنیتی بگیرند و در مرحله آخر، برخی افراد و جریانات روشنفکرمآب و تجدیدنظرطلب(تجزیهخواه) در کنار برخی چهرههای مشهور اما در حقیقت منفور، شروع به دفاع از قاتلان، محاربان و معاندانی بکنند که دست به سلاح گرم و سرد برده و مصداق اتم محاربه و افساد فیالارض و ایجاد فتنه است، طبق مبانی قرآنی و عقلانی همانا فتنه بدتر از قتل است؛ چرا که قتل کشتن یک نفر اما فتنه و ناامنی بستر مرگ بیگناهان زیادی را فراهم خواهد کرد.
🔸نکته قابل توجه اینکه آشوبگرانی که به اعتراف اربابانشان مسلح شده بودند، در مقام کشتن مأموران امنیتی اعلام میکنند که در جنگ با نظاماند و کشتن در جنگ طبیعی است، اما وقتی دستگیر میشوند و مجازات یا در معارضه با حاکمیت مستقر کشته میشوند، همین قاتلان میشوند معترضانی که بیگناه کشته میشوند!
🔹نتیجه اینکه برخورد قاطع و به دور از مماشات و ملاحظات و البته مبتنی بر قانون با بانیان فتنه ناامنی و آشوبزای اخیر تدبیری معقول، واقعبینانه و مبتنی بر حکمت بازدارندگی است در جهت بستن درب اغتشاش تخریب و کشتهسازی، چرا که تنها چیزی که در آن درک نمیشود؛ مردم و مشکلات مردم است.
🔸هر چند تدبیر عاجل برای ایجاد فضا و فرصت مناسب و قانونی برای بیان اعتراضات معقول نیز از ضرورتهای اصلاح در امور و پاسخگو کردن مسئولان است که باید هر چه زودتر اما جامع و مانع بدان پرداخت و در فراهمسازی زمینههای این چرخه درست مطالبات و شفافسازی تلاش نمود.
✍🏻 جواد خسروی