.وقتی که حُر به حسین(ع) گفت: «همین جا فرود‌ آی که فرات نزدیک است.» حسین(ع) فرمود: «نام اینجا چیست؟» گفتند: کربلا. امام فرمود: اینجا، جایگاه کَرْب (رنج) و بَلاست 🥺 پدرم هنگام حرکتش به سوی صفین، از اینجا گذشت و من با او بودم. ایستاد نام آن را پرسید. نامش را به او گفتند. پس فرمود: «اینجا، جایگاه فرود آمدن مَرکب‌هایشان، و جایگاه ریخته شدن خون‌هایشان است.» موضوع را پرسیدند. فرمود: «کاروانی از خاندان محمد(ص)، اینجا فرود می‌آیند.»  سپس امام حسین فرمود: «اینجا، جایگاه مَرکب‌ها و خیمه‌گاه ما و قتلگاه مردان‌ ما و جای ریخته شدن خون‌هایمان است.»  آنگاه فرمان داد که بارهایشان را در آنجا فرود آوردند. نقل شده پس از منزل گرفتن در کربلا، امام حسین(ع) فرزندان و برادران و اهل بیتش را جمع کرد و به آنان نگاهی کرد و گریست؛ سپس فرمود: «خداوندا بدرستی که ما عترت و خاندان پیامبرت محمد(ص) هستیم که [از شهر و دیارمان] اخراجمان کردند🥺😭 و پریشان و سرگردان از حرم جدمان [رسول خدا(ص)] بیرون شدیم😭😭😭 و بنی امیه به ما تعرض کردند؛😔 خدایا پس حق‌مان را از آنان بگیر و ما را برابر ظالمان یاری ده.» اَلنَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ یحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ  (ترجمه: مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان؛ حمایت و پشتیبانی از دین تا آنجاست که زندگی‌شان در رفاه است پس هر‌گاه بلاء و سختی حادث شود دینداران کم می‌شوند.‌) در هفتم محرم، عبیدالله بن زیاد در نامه‌ای به عمر بن سعد، خواستار بسته شدن آب به روی امام حسین(ع) و یارانش شد🥺🥺 . چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، به عَمْرو بن حَجّاج زُبَیْدی  فرمان داد تا با پانصد سوار به کنار شریعه فرات برود و مانع دسترسی حسین(ع) و یارانش به آب شود.😔