🔆 در محضر شهید 🖌 شهید محمد فرزانه ـ متولد ۱۳۴۱ آمل ـ شهادت ۱۳۶۵ شلمچه 📍 یکی از همرزمانش برایم تعریف کرد: دوستانش تشنه بودند، باتری بیسیم نیز تمام شده بود و نمی‌توانست تماس بگیرد، نگاهی به بچه‌ها انداخت، باید کاری می‌کرد. ❇ به آن‌ها گفت: کمی تحمل کنید، می‌روم و برای‌تان آب می‌آورم. موتور را برداشت و دور شد، مدتی گذشت و او با یک ظرف آب بازگشت، چند نفر از دوستانش سیراب شدند، اما باز هم برخی تشنه بودند. ◀ باید دوباره می‌رفت، هنگام رفتن گفت: «تا لحظه آخر آب نخواهم خورد، می‌خواهم همانند مولایم حسین (ع) با لب تشنه شهید شوم. لبخندی زد و با ظرف خالی از جمع دوستان جدا شد. ‌‌