♦️نقد و بررسی دیدگاه فلاسفه غرب در اخلاق نوین جنسی(13)
🔸ارزيابى اصول سيستم نوين جنسى (4)
🔹اصل آزادى(3)
⏺ نقد دیدگاه امثال راسل که می گویند :
آزادى را جز آزادى ديگران و لزوم رعايت آنها نمى تواند محدود كند؛
🔻آقاى راسل در اخلاق ، مقدساتى را به رسميت نمى شناسد،
معانى و مفاهيمى كه انسان آنها را برتر از منافع مادى شخص خود بداند و به خاطر آنها ميل و خواست و اراده خود را محدود كند سراغ ندارد،
اخلاقى را كه مبتنى بر چنين معانى و مفاهيم باشد اخلاق «تابو» مى خواند،
🔻- راسل - يگانه چيزى را كه مقدس مى شمارد آزادى خواست و اراده و ميل است،
آزادى اراده و ميل را فقط با مواجه شدن با ميل و اراده ديگران در جهت مقابل قابل تحديد مى داند،
آنگاه گرفتار اين بن بست مى شود كه :
در اين صورت چه قدرتى مى تواند آزادى شخص را محدود كند
و او را در مقابل آزادي هاى ديگران وادار به تسليم و احترام نمايد؟
مى گويد: قدرت منع و جلوگيرى ديگران؛
مىگويد:
من كه به خاطر منافع خودم مى خواهم منافع ديگران را به خطر اندازم،
آنها به خاطر منافع خودشان با يكديگر اتفاق خواهند كرد و جلوى مرا خواهند گرفت
و من ناچار تسليم خواهم شد
و اجباراً منافع خصوصى خود را با منافع عمومى هماهنگ خواهم كرد.
🔻آقاى راسل مى خواهد با اين بيان، منافع خصوصى را حافظ و نگهدار حقوق عمومى معرفى كند.
همين جاست كه عقيم بودن فلسفه اخلاقى او روشن مى گردد :
بديهى است اگر فرض كنيم هميشه افراد اجتماع يا گروههاى اجتماعى، داراى قدرت
و هميشه افراد و گروهها آماده اتفاق و اتحاد عليه متجاوز مى باشند
و هميشه يك فرد كه داراى قدرت كمترى است تصميم مى گيرد عليه منافع اكثريت گام بردارد،
البته در اين صورت فرضيه آقاى راسل درست از آب در خواهد آمد.
🔻اما آيا هميشه افراد و گروهها داراى قدرت مساوى هستند؟
آيا هميشه كسانى كه مورد تجاوز قرار مى گيرند آماده اتفاق و اتحادند؟
آيا هميشه فرد عليه منافع اكثريت تصميم مى گيرد؟
متجاوز تا به زور و قدرت خود اعتماد نداشته باشد دست به تجاوز نمى زند.
🔻اخلاقى كه آقاى راسل پيشنهاد مى كند قادر است تنها به ضعيفان توصيه كند كه از زور نيرومندان بترسند و به حقوق آنها تجاوز نكنند،
اما قادر نيست زورمندانى را كه عليه ناتوانان اتفاق مى كنند و اطمينان دارند كه مى توانند اعتراض آنان را با قوه قهريه پاسخ دهند به ترك تجاوز توصيه كند،
چون طبق اين فلسفه ، عمل آنها ضد اخلاقى نيست،
زيرا آنها ضرورتى نمى بينند كه منافع خصوصى خود را با منافع عمومى هماهنگ كنند.
اين فلسفه اخلاقى ، بهترين توجيه كننده حق زورگويى و ديكتاتورى است.
🔻عجب اين است كه آقاى راسل شعار خود را در همه عمر آزادىخواهى و حمايت از حقوق ناتوانان قرار داده است.
اما فلسفه اى كه براى اخلاق ساخته است پايه هاى ديكتاتورى را استحكام مى بخشد.
در فلاسفه غرب از اين نمونه ها باز هم هست كه فيلسوفى ، فلسفه اش يك جور حكم مى كند
و شعار زندگى اش طور ديگر.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اخلاق جنسى)، ج19، ص: 647- 646- با ویرایش-
—————————
🇮🇷
مجموعهی فرهنگی سنگر🇮🇷
🇮🇷
سنگر جنگ نرم🇮🇷
🇮🇷
سنگر سردار دلها🇮🇷