🍃یار مناجاتی شنیده‌ام مناجات، نیاز دمادمِ آدم است. معلوم است که از آدمیت، فاصلۀ زیادی گرفته‌ام که به مناجات با خدا احساس نیاز نمی‌کنم. مناجات برای من جز عرض حاجت به پیشگاه خدا معنای دیگری ندارد. حاجت که نباشد، مناجات هم نیست. مناجات برای تو خودش اصلِ حاجت است. تو برای مناجات منتظر حاجتی نمی‌مانی. من اگر چه تشنه می‌شدم و آب می‌نوشیدم ولی معنای عطش را نمی‌فهمیدم. یک بار که عطش‌زده‌ای به آب رسیده را دیدم فهمیدم عطش چیست. باید مناجات تو را دید؛ حتّی شده یک بار. بگذار یک بار مناجات تو با خدا را ببینم تا با همۀ وجود حس کنم احساس نیاز به مناجات را. می‌دانم کسی که مناجات تو را تماشا می‌کند حتّی اگر معنی واژه‌ها را نفهمد میان مناجات و جان تو رشته‌ای متصل را می‌بیند که اگر قطع شود، تو پر می‌کشی. نفَس تو به مناجات بسته است و من این همه وابستگی به مناجات را نمی‌فهمم. نفهمیدن این حقیقت از میان رفتن فرصت زندگی است. من دوست دارم زندگی کنم. پس یک بار هم که شده مرا به بزم مناجات خویش با خدا دعوت کن. آقا! بگو تا کی منتظر بایستم تا نامۀ دعوتت را برایم بفرستی؟! شبت بخیر یار مناجاتی! در شویم 👇 @javad_alaemeh