🌷سردار شهید رمضانعلی صحرایی 🌷"رمضان علی صحرایی" فرزند مرحوم حاج علی اصغر از فرماندهان نام آشنای استانهای شمالی کشور و از جانبازان 70 درصد جنگ تحمیلی، در خانواده ای مذهبی در شهر رستمکلا در تیرماه سال 1330 به دنیا آمد. پس از اخذ مدرک دیپلم در هنرستان ساری، وارد فضاهای سیاسی بر ضد استبداد پهلوی شد. صحرایی این مبارزه را بصورت خانوادگی و با معاونت داماد، پدر، عمو و عموزاده هایش صورت داد و حتی در این راه پرحادثه، از همراهی مادر و همسرش نیز برخوردار بود. 🌹سیاه چالهای رژیم پهلوی، بهایی بوده که او و خانواده اش برای عدالت خواهی و ظلم ستیزی پرداخت کرده اند. صحرایی همواره برخورداری خود را از روحیه ی حماسه و ظلم ستیزی، میراثی از جانب پدربزرگ خود حاج محمود صحرایی دانسته؛ و از این رو عُلقه و علاقه ی فراوانی را در دل با پدربزرگش احساس می کرد و همواره تلاش می کرد پندها و آموزه های سیاسی او را در مسیر مبارزاتی اش منظور نماید. 🌷پس از پیروزی انقلاب و بعد از فتنه انگیزی دشمنان قسم خورده ی انقلاب و هجوم همه جانبه ی صدام به مرزهای ایران اسلامی، به ترتیب وارد کارزار با منافقین و چریکهای فدایی در جنگلهای آمل و سپس عراقی ها در مرزهای غرب و جنوب کشور شد. حضور صحرایی در جبهه غرب(پاوه)، در معیت سردار پرآوازه، شهید ابراهیم همت، نقطه عطفی شد تا نبوغ نظامی صحرایی در نظر فرماندهان ارشد نظام رخ نماید. صحرایی، تجربه فرماندهی اش را از پایین ترین سطح نظامی یعنی دسته و گروهان آغاز کرد و پس از نمایاندن استعداد و قابلیت های نظامی اش بخصوص در حوزه ی طرح ریزی، به فرماندهی گردان، تیپ، محور و قرارگاه منصوب شد. 🌷در طی مسیر دوران نظامی گری اش، در اولین دوره ی عالی جنگ همراه با فرماندهان عالیرتبه سپاه در بزرگ ترین دانشگاه نظامی یعنی دافوس پذیرفته شد تا فرصتی فراهم شود تا صحرایی، تجارب خود را با دانش نظامی ممزوج سازد و اینگونه بر توان و قوه ی فرماندهی اش بیفزاید. حضور در جمع نیروهای مسلح ارتش سوریه و لبنان در سال 64- بعنوان یکی از واحدهای دوره ی عالی دافوس - فرصتی شد تا با تجارب دیگر نیروهای مسلح از نزدیک آشنا شود و آن را با تجاربی که در کشور آموخت، درآمیزد. شهادت برادرش غلامرضا در "سرپل ذهاب" و پسرعموهایش "ابوالقاسم" و "موسی" در آغازین سالهای جنگ تحمیلی، عزم صحرایی را در راه مبارزه مستحکم تر کرد. 🌹حماسه آفرینی صحرایی در عملیات آبی قدس1 و 2 در منطقه ی هورالعظیم در سال 64 به اوج رسید واو در سمت فرماندهی گردان خط شکن امام محمد باقر(ع)؛ در معیت رزمندگان اسلام بویژه رزمندگان قائم شهری، ضربات سهمگینی را به توان نیروهای عراقی وارد کرد که بازتاباین پیروزی و دستاورهای آن بارها از رادیوی عراق که حاصل عصبانیت آنان بود به گوش رسید. مجروحیت در عملیات محرم در سال 61 آغاز بهایی بود که صحرایی در جنگ پرداخت کرد و تا پایان جنگ با اصابت ترکش خمپاره و تیرهای مستقیم طی عملیاتهای کربلای 4 و 5 و ... ، بهای پرداختی اش به اوج رسید و در نهایت در فهرست جانبازان 70 % جنگ تحمیلی قرار گرفت. در جنگ نیز همچون روزهای خفقان ستم شاهی از نعمت همراهی با خانواده اش برخوردار بود؛ بگونه ای که همسر و فرزندانش با حضور در شهر اهواز و سُکنی گزیدن در پایگاه شهید بهشتی،به ندای او لبیک گفتند. صحرایی برای آنکه درس ایثار و ظلم ستیزی را به فرزند خود نیز تعلیم دهد، فرزند ارشد خود، جواد را نیز در مقاطعی با خود در جنگ همراه کرد که 6 ماه حضور در جبهه علاوه بر سه سال زندگی در اهواز، افتخاری بوده که در کارنامه ی سوابق مقاومت و حماسه ی صحرایی و خانواده اش ثبت و ضبط شده است. 🌷صحرایی پس از جنگ و پذیرش قطعنامه 598 ، در مقطعی که نیروهای حافظ صلح سازمان ملل معروف به UN وارد مرزهای بین المللی ایران و عراق شدند ، عهده دار مسوولیت قرارگاه لشکر 25 کربلا، مستقر در بهمن شیر و چویبده آبادان شد و در ادامه در دهه ی هفتاد به فرماندهی تیپ 3 لشگر 16 قدس گیلان در منطقه ی بوکان منصوب شد و در مبارزه با کموله و دمکرات، جانفشانی های زیادی را در کنار رزمندگان گیلانی از خود به یادگار گذاشت. صحرایی پیش از بازنشستگی در سمت فرماندهی توپخانه لشکر 25 به خدمت خود ادامه داد و در نهایت و پس از سالهای حماسه و ایثار و برداشتن زخمهای فراوان به شرف جانبازی هفتاد درصد و در نهایت شهادت نائل گردید. ✍️کانال ۱۷۵نفر @sangareshohadababol