سیره سردار شهید دکتر سید علی اکبر شجاعیان
شهادت۳۰/ ۱/ ۶۶
راوی، آقای خیبری:
تو منطقه جنگی، من و سید علی اکبر با هم ایستاده بودیم، که هلی کوپتری از روی سرمان رد میشد. نگاه من به هلی کوپتر لحظه ای بود، ولی سید علی اکبر، آنقدر هلی کوپتر را نگاه کرد تا از چشمانش ناپدید شد.
ازش پرسیدم سید! جوری هلی کوپتر را نگاه میکردی انگاری اولین بار هلی کوپتر دیدی؟
سید در جوابم گفت: داشتم فکر میکردم، این وسیله ای که انسان آن را میسازد، این همه می پَّره، اگه خود انسان تلاش کنه، چقدر میتونه بِپَّره.🌹🌹🌹
درضمن، سید علی اکبر، مدرک پزشکی را رها، و بدنبال مدرک رضایت از ولایت بود، و قبول هم شد.
شربت شهادت ، نوشِ جانت
درود خدا به شهدا ، که چقدر دور اندیش و بلند پرواز بودند.
اون روزها که تو مملکت ایران جنگ بود و امام راحل هم، تمامِ همّ و غمش، جلوگیری از اشغالگری صدام بود، بعضیها در همان زمانها، رفتن کشور انگلیس و ... برای مدرک دکترای اقتصاد و ... . متاسفانه الان هم، جزء مسئولین بودن و هستن.
خواننده محترم! این کجا و آن کجا؟.
@sangareshohadababol