سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت2⃣3⃣ ✍نویسنده:می
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠⃣3⃣ ✍نویسنده:میکاییل احمدزاده در يكي از شبها حين اعزام گشتي شناسايي، متوجه معابر وصولي دشمن به طرف نيروهاي خودي شديم كه شبانه براي ايجاد سنگر به جلو مي آمدند. آنان نيز قصد انجام عمليات كوچك عليه نيروهاي ما را داشتند و اين موضوع ميتوانست براي نيروهاي مستقر در خط بسيار خطرناك باشد. براي رهايي از اين وضع پيشبيني نشده و به دست گرفتن ابتكار عمل، قبل از ترفند دشمن، به اتفاق گروه و بعد از بررسي هاي فراوان، تصميم گرفتيم كه روز بعد و در هنگام آغاز تاريكي تا طلوع آفتاب، در بيابان براي گشتي هاي عراقي ها كمين بزنيم و ضمن اطلاع از ترفند دشمن، در صورت امكان، افرادي از آنان را براي تخلية اطلاعاتي اسير كنيم. پس از تاريك شدن هوا، به صورت آرايش نظامي و با گماردن نگهبانان صحرايي، به طرف محل مورد نظر حركت كرديم. بوي نامطبوع اجساد به جا ماندة عراقيها در منطقه كه به وسيلة خمپارهها متلاشي شده بودند، مشام همه را آزار ميداد. اصول رزم ايجاب ميكرد براي زنده ماندن و غلبه بر دشمن، ترفندهاي نظامي و تجهيزات گوناگوني را به كار ببريم. با توجه به كوهستاني بودن منطقه و سرماي شديد شبانه در آن هنگام از سال، مجبور بوديم از لباسهاي استتار كه در شب قابل ديد و تشخيص نبودند و تا حدودي ما را از سرما حفظ ميكردند، استفاده كنيم تا محل اختفا و مأموريتمان توسط دشمن كشف نشود. سرانجام ساعت سه بامداد بود كه 11نفر از نيروهاي عراقي به صورت آهسته به سوي مواضع ما حركت كردند كه پس از طي مسافتي، هركدام به سمت مواضع خود راهي شدند. هوا بسيار تاريك بود و به دليل خاموش كردن بيسيم ها براي كشف نشدن موقعيت، نيروها تا آن زمان، از ما بي اطلاع بودند و هر لحظه ميخواستند از وضعيت ما اطلاع پيدا كنند تا در صورت نياز، براي پشتيباني آتش و اعزام نيرو اقدام كنند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊