حکایت درگاه هماره گشوده؛ مرد صاحب دلی به درگاه الهی راز و نیاز می کرد و می گفت: «خداوندا، کریما، آخر دری بر من گشای!» رابعه عدویه این سخن بشنید و مرد را گفت: «ای غافل! این در کی بسته بود! @sange_pa