هدایت شده از عماد دولت‌آبادی
توی صف نماز جماعت سمت راستم یه آقایی نشسته بود از تاول دستاش مشخص بود کارگره سمت چپمم یه آقاپسر طلبه‌ی مُلَبسی نشسته بود. من این وسط. آقای سمت راستی از حاج‌آقا‌ی سمت چپیم پرسید: کی میشه افطار کرد؟ اولِ اذون میشه؟ یا باید تا آخر اذون صبر کنیم؟ حاج‌آقا اینجوری پاسخ داد: مشهور فقها قائلِ به ذِهاب حُمره‌ی مَشرقیه هستند. آقای سمت راستیم: 😐 من: 🥴 خودِ «ذهاب حمره‌ی مشرقیه»: 😩