خروش جنگلم و میرزای گیلانم صدای مردم والاتبار ایرانم چه فرق می‌کند اصلا که من کجا باشم به وقت سرخ شهادت، شبانه مهمانم اگرچه خان شمالم من اهل این خاکم شکوه کوهم و ارگ عظیم کرمانم سروده‌های بلوچی و شروه‌ی بوشهر طنین غیرت دیرینه‌ی لرستانم شکوه نام خلیج همیشه ایرانی همیشه می‌چکد از آسمان چشمانم شبانه خاطره‌ها فاتحانه می‌رقصند به رد پای صدفها که خیره می‌مانم من آن دلاور گرجی پس از نبردی سخت به فتح قلعه‌ی بیگانگان، غزلخوانم هزار رنگم و یک رنگ زیر یک پرچم منم که ملت عشقم حماسه می‌خوانم پر از غرور حماسی، شکوه تنگستان شجاع‌زاده‌ای از تربت دلیرانم من ازسلاله‌ی سردار آذری هستم مَنیم دیلیم دا اَلاو وار بوجور دِ بُرهانم(۱) تپیدن دل این خاک از حضور من ست که سبز مانده چهل سال سرو ایرانم قسم به خون شهیدان که مرد میدانم قسم به خون شهیدان که مرد میدانم اگرچه گوشه‌نشینم پناه من آنجاست که از ولایت فیروزه‌ی خراسانم پ.ن ۱ ▫️زبان من آتشین است و این برهان من است ✍سمیرا یکه تاز، زرندیه @bhomarkazi