هدایت شده از ویویی
... آیه الله حق شناس روز تشیع این شهید دیگه نتونست تاب بیاره و یدفه با گریه رو به جمعیت گفت : آهای مردم ؛ به خدا این شهید قسمم داده بود تا زنده است نگم ، من یه سحری زودتر اومدم مسجد برای نماز صبح ، به جز من و خادم ، این شهیدم کلید و داشت .کلید و انداختم وارد مسجد شدم والله قسم صحنه ای دیدم که اول فکر کردم خوابم تا اینکه جلوتر اومدم دیدم ناگهان ... 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668