از خوشحالی اینکه دارم به عشقم و پسری که کلی تو خونه نقشه کشیده بودیم ازدواج کنم دارم عقد میکنم رو پای خودم نبودم!! از خجالت لپام گل انداخته بود و عرق کرده بودم.. با هول و عجله بله رو دادم و روی پای خودم نبودم.. چادرمو زدم کِنار و یه نگاهی کردم.. از تعجب خوشکم زد عشقم کو؟! این که همسن بابامه.. 😰👇 https://eitaa.com/joinchat/370737215Cede3955f4b