من خیلی امیدوار شدم و گفتم الحمدالله باز حواسش به این دنیا هست و به محمدرضا گفتم : «بابا راضی شد حلہ✌️🏻» بعد ذوق کرد و همان راضے ام ازت ها را شروع کرد و گفت به نیابت از تو یک زیارت خوب در حرم حضرت زینب به جا میاورم 😎