✅ شبهه:
[فیلم:] عبدالعلی بازرگان: پیامبر از نقل احادیث خود منع می کردند چون ممکن بود دکان دیگری در برابر قرآن باز بشه، امامان شیعه هم هیچ کتاب تفسیر و حدیثی نوشته و نه کسی را به این کار تشویق کردند، اولین کتاب حدیثی سنی ها سال ۲۲۰ و اولین کتاب شیعه یعنی کافی هم سال ۳۳۰ نوشته شده است، یعنی چند قرن بعد از پیامبر، چطور میشه به این کتاب ها اعتماد کرد؟ (شبهه خلاصه شده است)
✅ پاسخ:
🔵 اولا اینکه ایشان می گوید پیامبر فرموده است: «احادیث من را نقل نکنید» یک تناقض آشکار است! زیرا همین سخنی را که به پیامبر نسبت می دهید هم پس علی القاعده نباید نقل شده و به دست شما رسیده باشد.
🔵 ثانیاً اینکه در سال ۹۹ هجری عمربن عبدالعزیز، نقل حدیث را آزاد کرد، به چه مجوزی بود؟ یعنی وی برخلاف فرمایش پیامبر چنین دستوری را صادر کرده است؟ هرگز! بلکه خلیفه دوم بنابر نظر شخصی خود، چنین دستوری داده بود و عمربن عبدالعزیز با تمام احترامی که برای خلیفه دوم قائل بود آن را خلاف قرآن و فرمایشات پیامبر دانست و نقل حدیث را آزاد کرد.
🔵 نکته دیگر اینکه هم از نظر قرآن و هم از نظر خود پیامبر صلی الله علیه و آله، نقل احادیث ایشان لازم است و اساساً قرآن بدون سنت پیامبر بی معناست. مثلا در آیه ۴۴ نجم می فرماید:
وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ؛ قرآن را به تو نازل کردیم تا برای مردم آن را تبیین کنی
واضح است که تبیین قرآن توسط پیامبر مخصوص مردم آن زمان نبوده و لازم است به مردم همه ی دورانها برسد. همچنین در آیات دیگر مانند آیه ۳ سوره نجم و ۸ سوره حشر و .... به این نکته تصریح شده )
همچنین خود پیامبر هم فرموده است:
نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِي فَوَعَاهَا ثُمَّ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا ؛ خدا شاد و خرم كند بندهاي را كه سخن مرا بشنود و حفظ كند و به كساني كه نشنيدهاند برساند.
(الكافي، ج۱، ص: ۴۰۳)
و درباره نوشتن حديث نيز ميفرمايد: « قَيِّدُوا الْعِلْمَ بِالْكِتَاب»
(بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۴۱)
🔵 بنابراین منع کتابت حدیث (و نه منع نقل حدیث) یک دستور تاکتیکی از سوی خلیفه دوم بوده تا برخی دستورات پیامبر درباره تبعیت از اهل بیت مکتوم بماند، وگرنه خود وی نیز احادیثی از پیامبر نقل کرده و در کتب اهل سنت موجود است.
🔵 اما اینکه ادعا می کند اولین کتاب اهل سنت یا شیعه چند قرن پس از پیامبر نوشته شده، نشانگر اطلاعات سطحی گوینده است. ظاهرا علت اشتباه ایشان این بوده که صرفاً در مورد مهمترین و معروف ترین کتب حدیث اطلاعاتی داشته آن هم ناقص، مثلا اینکه می گوید اولین کتاب حدیث شیعه در سال ۳۳۰ نوشته شده کاملاً غلط است. چون نویسنده ی همین کتابی که نام می برد یعنی کتاب کافی، سال ۳۲۹ یعنی یکسال قبل از تاریخ ادعایی از دنیا رفته است. مضافا اینکه مرحوم کلینی برای تدوین کتاب کافی از منابع متعددی که در زمان ائمه اطهار نگاشته شده (مانند اصول اربعمئه، محاسن برقی، تفسیر قمی و ...) استفاده کرده است. در میان اهل سنت هم ابن مالک (یکی از امامان چهارگانه اهل سنت) کتابی پیش از سال ۱۷۹ (سال فوت ایشان) نوشته است. همچنین مسند احمد حنبل از دیگر پیشوایان اهل سنت نیز قبل از کتاب ادعایی جناب گوینده نگاشته شده است.
🔵 امامان ما هم کتابهای متعددی داشته اند مانند (صحیفه علی، صحیفة الفرائض) که بعضاً به اصحاب خود نشان هم داده و برخی از آنها مانند تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام هم اکنون موجود و در دسترس نیز می باشد
🔵 بنابراین گوینده که کاملاً روشن است اطلاعات سطحی و بعضاً غلطی دارد، صلاحیت اظهار نظر در اینگونه موارد را ندارد، اما همانطور که در برخی نقدهای پیشین نوشته ام، وی ناچار است که با پیروی از روش خلیفه دوم، ثقلین را از یکدیگر جدا کرده و با دور انداختن سنت، آزادانه! قرآن را تفسیر به رای کند.
حجت الاسلام دکتر قربانی مقدم
🆔
http://eitaa.com/sarbazirani110