خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
#دست_و_پا_چلفتی 🙁 #قسمت_اول مجید و مینا دختر خاله و پسر خاله بودن و چون با مادرهاشون هر روز میرفتن
🙁 👈از زبان مجید👉 . تا تولد 9 سالگی مینا این اومدنا به خونه مادربزرگ ادامه داشت و من هرچی به تاریخ تولد مینا نزدیک تر میشدم ناراحتیم بیشتر میشد اخه نسبت به مینا حس خاصی داشتم😕 دوست داشتم هیچوقت از دستش ندم . اونموقع بعد از ظهرها وقتی از دویدن و بازی کردن خسته میشدیم مینشستیم کنار حوض و پاهامون رو تو آب میکردیم و از اینور و اونور برا هم حرف میزدیم...☺ مثل پسرهای دیگه عاشق بزن بزن و و ماشین بازی و این چیزا نبودم و بیشتر دوست داشتم با مینا حرف بزنم و باهم عروسک بازی میکردیم😄 . یادمه یه بار افتاده بود و دستش زخم شده بود و من دستش رو بوس کردم تا خوب بشه.اخه هروقت هرجام زخم میشد مامانم بوس میکرد تا خوب بشه😊اما نمیدونم چرا خاله ناراحت شد😞 . چون میدونستم مینا رنگ زرد رو خیلی دوست داره و منم گلهای زرد حیاط رو یواشکی میکندم و میاوردم به مینا میدادم و اونم میزاشت لای کتابش😊 بماند که مامان بزرگ از دستم ناراحت میشد😕 گذشت و گذشت تا اینکه روز تولد مینا رسید. من اونروز خیلی ناراحت بودم. با مامان بیرون رفتیم تا کادو بخرم و به مامان پیشنهاد دادم تا یه لباس زرد برا مینا بخره. مینا با دیدن لباس خیلی خوشحال شده بود و سریع رفت تو اتاقش و لباس رو پوشید و اومد بیرون😌 تولد تموم شد و مهمونا رفتن😕 مامانم مونده بود تا به خاله تو تمیز کردن خونه کمک کنه... اروم اروم رفتم تو آشپزخونه اب دهنم رو قورت دادم و گفتم: -خاله؟! اما شیر آب باز بود و خاله متوجه صدام نشد اینبار بلندتر صدا زدم: -خالههه؟! -جانم مجید؟! -ممنونم بابت پذیرایی😊 -خواهش میکنم عزیزم...و خندید و منو بوسید😘 -خاله ؟! یادتونه گفته بودید از 9 سالگی دیگه مینا رو کمتر میارین خونه مامان جون؟😕 -اره عزیزم...چون به سن تکلیف میرسه -یعنی نباید با من حرف بزنه؟! -حرف نزدن که نه ولی کلا دیگه با پسرهای نامحرم باید بازی و شوخی نکنه. -خاله مگه مینا از شما بزرگتر میشه؟!😕 -یعنی چی؟!😯 -چطور شما الان منو بوسیدین اشکال نداره بعد مینا حرف بزنه اشکال داره😕 -عزیییزم 😀..اخه من خالتم😊محرمتم.بزرگ بشی این چیزا رو میفهمی -باشه😕راستی خاله؟! -جانم؟! -میخواستم بگم مینا رو بازم بیارین خونه عزیز.عوضش من دیگه نمیام😔چون مینا تنها خونه باشه حوصلش سر میره ولی من خودمو تنهایی یه جوری سرگرم میکنم. -عزیییزم.باشه قربونت برم 😊 . نویسنده✍🏻 رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🆔 @sarm_news