ای آقای من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدی پیوند داده ... من دیگر احساس نمی‎کنم اشکی را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله‎ای را که از مصائب و بلایای گذشته از سینه‎ام سر می‎کشد، جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگذازتر و سخت تر و ناآشناتر است، ناملایماتی که با غضب تو در آمیخته و مصائبی که با خشم تو عجین شده است. » سدیر گوید: حضرت به ما فرمودند: خداوند در قائم ما سه خصلت جاری ساخته که آن خصلت در سه تن از پیامبران نیز جاری بوده است؛ نوع و طرز تولدش را مانند تولد موسی (تولد پنهانی) و غیبتش را مانند غیبت عیسی و تأخیر در ظهورش را مانند تأخیر افتادن طوفان نوح مقدر کرده است و بعد از آن عمر عبد صالح(خضر) را دلیلی بر عمر او قرار داده است. اما تولد موسی(ع)، چون فرعون واقف شد که زوال پادشاهی او به دست موسی است، دستور داد که کاهنان را حاضر کنند و آنها وی را از نَسَب موسی آگاه کردند و گفتند که وی از بنی اسرائیل است و فرعون به کارگزاران خود دستور می داد که شکم زنان باردار بنی اسرائیل را پاره کنند و حدود بیست و چند هزار نوزاد را کشت اما نتوانست به کشتن موسی(ع) دست یابد زیرا او در حفظ و حمایت خدای متعال بود و بنی‎امیه و بنی‎عباس نیز چنین‎اند، وقتی واقف شدند که زوال پادشاهی آنها و پادشاهی امیران و ستمگران آنها به دست قائم ماست، با ما به دشمنی برخاستند و در قتل آل رسول (ص) و نابودی نسل او شمشیر کشیدند، به طمع آنکه بر قتل قائم دسترسی پیدا کنند، اما خدای تعالی امر خود را مکشوفِ یکی از ظلمه نمی‎سازد و نور خود را کامل می‎کند، گرچه خوش‎آیند مشرکان نباشد. و اما غیبت عیسی(ع)، یهود و نصاری اتفاق کردند که او کشته شده است، اما خدای تعالی با این قول خود آنان را تکذیب فرمود، « وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ » و غیبت قائم نیز چنین است، زیرا این امت به واسطه طول مدتش آن را انکار می‎کند، پس گوینده‎ای به هذیان گوید او متولد نشده است، و گوینده‎ای دیگر گوید او مرده است، و گوینده‎ای دیگر این کلام کفرآمیز را گوید که یازدهمین ما ائمه عقیم است، و گوینده‎ای دیگر با این کلام از دین خارج شود که تعداد ائمه به سیزده و یا بیشتر رسیده است، و گوینده‎ای دیگر به نافرمانی خدای تعالی پرداخته و گوید روح قائم در جسد دیگری سخن می گوید. اما تأخیر کردن نوح(ع) چنین است که چون خداوند برای قوم خود طلب عقوبت کرد، خدای تعالی روح الأمین(ع) را با هفت هسته خرما به نزد وی فرستاد و به او گفت: ای پیامبر خدا! خدای تعالی به تو می‎گوید: اینها خلایق و بندگان من هستند و آنها را با صاعقه‎ای از صواعق خود نابود نمی‎کنم مگر پس از تأکید کردن دعوت و الزام ساختن حجت، پس بار دیگر در دعوت قومت تلاش کن که من به تو ثواب خواهم داد و این هسته‎ها را در زمین بکار که فَرَج و خلاصی تو آنگاه است که آنها برویند و بزرگ شوند و میوه به بار آورند و این مژده را به مؤمنان پیرو خود بده. و چون پس از زمانی طولانی درختها روئید و پوست گرفت و دارای ساقه و شاخه شد و میوه داد و به بار نشست از خدای تعالی درخواست کرد که وعده را عملی سازد، اما خدای تعالی فرمان داد که هسته این درختها را بکارد و دوباره صبر و تلاش کند و حجت را بر قومش تأکید کند و او نیز آن را به طوائفی که به او ایمان آورده بودند گزارش کرد و سیصد تن از آنان از دین برگشتند و گفتند: اگر مدعای نوح حق بوده، در وعده پروردگارش خلفی واقع نمی‎شد. ادامه دارد... کانال سید مهدی موسوی درچه ای https://eitaa.com/sayedmahdimousavidorcheh با ما همراه شوید...☝️☝️☝️