📸
داستان یک عکس؛ وقتی
آقا تریبون را به حنانه داد
🔹در یکی از دیدارهای خانوادهی
شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب،
نوبت به همسر و فرزند شهید روح الله
طالبی اقدم که میرسد، جلو میروند
تا با آقا صحبت کنند. آقا از دختر سه
چهار سالهی شهید میپرسند: اسم شما
چیست؟ پاسخ میدهد: «حنانه» و بعد
هم میرود و مینشیند. اما کمی بعد
انگار یادش میآید که میخواسته
برای آقا شعر بخواند.
🔸آقا به زبان آذری میگویند: عیبی
ندارد، بخوان. حنانه دوباره مقابل آقا
می ایستد و شروع به شعر خواندن
میکند : یه توپ دارم قل قلیه؛ سرخ
و سفید و آبیه. آقا که میبینند صدای
حنانه آرام است، به زبان آذری به حنانه
میگویند: جلوتر بیا، بعد هم میکروفون
را به سوی او میچرخانند تا همهی
حضار شیرین زبانی حنانه را بشنوند.
@ebrahimnasr3