#شعر «غدیر از یاد رفته» 😔
فاتح خیبر، صدایت میکند
با دلی محزون، دعایت میکند
ای گل زیبای من، زهرای من
ای غزال عاشق صحرای من
جان من، محبوب من، ای همسرم
فاطمه «س» ای بهترین یار دلم
بهترین بانوی پاک ساده زیست
چاره ای، ای ماه من، جز مرگ نیست
قلب من، از این مصیبت گشته خون
خوب من، انا الیه راجعون
تازه کردی داغ جانسوز نبی «ص»
بر دل و قلب پریشان علی «ع»
نور چشمان ترم، یک دم بمان
عندلیبم، نغمه ای، سازی، بخوان
فاطمه، خورشید از اتش به دور
در شبستان دلم، دنیای نور
گوهر دردانه ی والاتبار
میروی از پیش من، با حال زار
میروی تا نزد حق مأوا کنی
با خدا هنگامه ای برپا کنی
هانیه، ای ماه تابان شبم
حالی از گرمای جانت، در تبم
جدایی، تلخی سخت حقیقت
پذیرفتم غم تقدیر و قسمت
شب تاریک و سرد و سخت و خاموش
نشد هرگز غم هجرت، فراموش
به خون دل کفن کردم، عزیزم
قیامت محشری شد، رستخیزم
تو را شستم، کفن کردم، بمیرم
که جای میخ بر پهلو نبینم
بیا اسماء، دگر طاقت ندارم
کجای دل، غم زهرا «س» گذارم
کجا گویم ز رنج و محنتش، آه
به جز سر در گریبان، یا که در چاه
پرستار دلم، بیمار من بود
در اوج درد و غم، تیمار من بود
من از رنگ و ریا، نفرت نمایم
مرا بردند، تابیعت نمایم
بگفتی بر منافق، شرمتان باد
دریغ از آن غدیر رفته از یاد
برو از خانه ام، بی دین کافَر
مرا بر حال خود بگذار، بگذر
دفاعی سخت از بهر ولایت
فقط مولا علی «ع» دارد، اطاعت
ولی افسوس از زهر خلایق
چشانده آنچه را خود بود، لایق
فشار هولناک درب و دیوار
گل طاها، میان آتشِ خار
در لیلی به جرم عشق بستند
پرو بال پرستویم شکستند
غزال عاشق تنهای خسته
دلش از هر چه نامردی، شکسته
دلی آرام از هر رنج، رسته
سکوت خانه و چشمان بسته
ز هجر و از وداع یار، فریاد
دریغ از آن غدیر رفته از یاد
✍مریم متصدی زاده زرندی
👇
#رسانه_مردمی_زرند👇
#صدای_زرند👇
🆔
@sedayezarand_ch