یک نیمه شب افتاد راهم در حریمت
دیگر نمی دانم که با حالم چه ها شد
من اولین باری که بوسیدم ضریحت
از داغیٍ آن بوسه قلبم مبتلا شد
تا آمدم لب وا کنم آقا ... آقا
آمد ندا برخیز حاجاتت روا شد
پای ضریحت عاشقی با گریه می گفت
در این حرم امضا برات کربلا شد
غیر از تو من با هیچ کس کاری ندارم
اصلاً بدون تو خریداری ندارم
سلام
ای عزیز ! ای راه یافته در حریم دوست ، برایم دعا کن که سخت نیازمند به لطف و عنایتت از سر صدق و صفا دارم.
@Rawzeh_Rezwan