۰❁۰----۰🌹۰----۰❁۰
⛅ شب سوم محاصره هم داشت رخت بر مي بست که صدايي آشنا شنيديم. صداي ملکوتي اذان صبح
#ابراهيم، به جان و تن خسته ي ياران کميل رمقي دوباره بخشيد الله اكبر...
بچه ها بلند شدند مجروحان و سالمترها با خاک کانال تيمم کردند؛ارتفاع كانال اجازه نميداد كه ايستاده نماز بخوانيم.
📿ديدني ترين و جان خراشترين صحنه ها را مجروحاني مي آفريدند که دستي براي تيمم در بدن نداشتند. هر سه چهار نفري که به هم نزديک بودند، عاشقانه جسم نحيف و مجروح خود را به نسيم جان فزاي نماز جماعت نوازش ميدادند. اين اولين باري بود که در مکاني کوچک و زيرآتش دشمن، چندين نماز جماعت برگزار می شد همه احساس مي كردند كه براي آخرين بار است كه با معشوق خود، خلوت كرده اند و رازو نياز مي كنند.
☀وقتي هوا روشن شد، تنها ديده بان حاضر در كانال به سراغ بيسيم رفت و با هزار سختي موقعيت ما را گزارش كرد. او تقاضاي آتش بر روي مواضع دشمن كرد. چند دقيقه بعد گلوله ها شليك شد. اما چون نيروهاي توپخانه از موقعيت ما اطلاعی نداشت، بيشتر گلوله ها در اطراف كانال اصابت كرد. او هر چه تلاش كرد نتوانست موقعيت دشمن را به توپخانه منتقل كند. بعد با ناراحتي اعلام كرد: خواهش مي كنم ديگر شليك نكنيد، جان بچه هاي کمیل در خطر است.
منبع:👇
📚راز کـانـال کـمیـل
●▬▬▬▬๑۩
🔶
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی