اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته عید غدیرِ خم و مدحِ مولا بشنوید افسانه‌‌یِ خورشید را داستانِ جوششِ توحید را کاروان می‌آید از بیت‌ُالحرام تا بخواند سوره‌یِ اُمّید را واژه‌واژه آیه‌آیه‌ خط به خط گوش کُن نجوایِ نابِ عید را قافله‌سالارِ عالم مصطفی باز کرده صفحه‌یِ تمجید را عاشقانه وصفِ خالق می‌کند می‌زند پس پرده‌یِ تردید را عرشِ حق پیغام داده بر رسول هر کسی شد حیدری حجّش قبول حَجُّکُم مقبول امّا با علی دین علی دنیا علی عقبیٰ علی هر کسی بوده مُریدِ مصطفی رهبرش بعد از نبی مولا علی منکرش از احمد و ایزد جداست رمزِ با ما یار بودن یاعلی او صراطَ‌المستقیمِ واقعی‌ست عالی وُ اعلا وُ اَواَدنیٰ علی او امیرالمؤمنین حبلُ‌المتین مظهرِ عین‌الیقین آقا علی هر که از او شد جدا بی‌گفتگو هر دو دنیا می‌شود بی‌آبرو آبرودار از دعایِ حیدرم ذرّه‌ای در زیرِ پایِ حیدرم شک ندارم دوستَم دارد خدا چون که در نای‌وُنوایِ حیدرم حسرتِ جنّت ندارم در تبِ.... گنبد وُ صحن وُ سرایِ حیدرم باز دلتنگِ امیرِ لو کَشَف خیره بر اِیوانْ‌طلایِ حیدرم کربلایی کُن مرا یارب که من ناله‌ای از روضه‌هایِ حیدرم بویِ ماهِ عشق می‌آید امیر دستِ خالیِ غلامت را بگیر از منِ ناچیز وُ کم ذکرِ شما از تو حکمِ دیدنِ کرب‌وبلا از تو می‌خواهم نفس تا این دو ماه دَم بگیرم در میانِ روضه‌ها روزیِ اشکِ غلامت را بده سینه‌یِ من را حسینیه نَما شالی از جنسِ عبایِ منتقم رویِ دوشِ عاشقت بُگذار تا ..... این محرّم این صفر در هر نفس دَم بگیرم یوسفِ زهرا بیا وارثِ عدل وُ ولایِ حیدری العجل یا حجّة‌ابنِ‌العسکری‌‌ @sehreashk