اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
گریهکُنها فدایِ گریهکُنی که در این روضه میزند ناله
چقَدَر گریه کرده از غصّه حجّةاِبنِالحسن اباصالح
پایِ بستر نشسته میبیند تنِ بابا چگونه میسوزد
روضهخوان این تبِ غریبانه گریهکُن سینهزن اباصالح
آتش افتاده بر دلش اِنگار این دَمِ آخری عطش دارد
آب بود و نشد پدر سیراب شد حسینی حسن اباصالح
پدرت تشنه بود و پایش را به زمین میکشید امّا نَه......
پا که بر سینهیِ امام نبود وقتِ پرپر زدن اباصالح
لحظهیِ اِحتضار میگیری سرِ او را به دامنِ پُرمِهر
خنجرِ کهنهای جدا نکند سرِ او از بدن اباصالح
خواهرش پایِ نیزهیِ سرِ او تازیانه نمیخورد اصلاً
همسرش بر زمین نمیبیند پیکرِ بیکفن اباصالح
روضه یعنی غریب تنگِ غروب روضه یعنی حسین در گودال
روضه یعنی غروب در ندبه با حرم سوختن اباصالح
📃۱۴۰۲/۶/۲۹
#غزل #روضه #شهادت #سامرا #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk