اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت حضرت معصومه سلام اللّه علیها‌‌ اوّلِ جادّه باید به خودم فکر کنم به چه بودم؟ به چه هستم؟ چه شدم؟ فکر کنم بُگذرم از خودِ ناقابلم وُ دل بِدَهم دلِ دریا زده را باز به ساحل بدهم دل به دریا زده‌اَم تا که سبک‌تَر باشم می‌رسم خدمتِتان زائرِ مادر باشم یک سلام از طرفِ شاهِ خراسان به شما یک سلام از طرفِ بانوی ایران به رضا خواهرِ شاه ببین آمده از راه غلام می‌دهم بر تو وُ بر مادرِ سادات سلام حالِ من در حرمت اَحسَنُ الاَحوال شده فطرسِ طوس در این صحن سَبکبال شده آمدی آبروی کشورِ ایران باشی یا دِلت خواسته زیرِ پَر سلطان باشی ای کریمانه‌ترین شعرِ خدا معصومه عکسی از فاطمه در قابِ رضا معصومه می‌تپد قلبِ تو با عشقِ امامت بی‌بی شیخ عبّاسِ قُمت کرده قیامت بی‌بی معرفت از در وُ دیوار حرم می‌بارد از سَرْانگُشت غلامِ تو کرم می‌بارد حوزه‌هایِ حرمت پایه‌یِ دین است وُ وِلا روضه‌یِ هر شَبه‌یِ صحنِ شما یا زهرا ذکرِ یا فاطمه در صحن وُ سرا می‌گیرم زائرِ طوس شدم کرب‌وبلا می‌گیرم طرفِ صحنِ تو با شور وُ شعف خواهم رفت عرفه تا حرم از سمتِ نجف خواهم رفت تو سفارش کنی از قافله‌یِ دلدارم روزِ موعود که شد پایِ رکابِ یارم @sehreashk