اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه فاطمیه و کربلا سبک دستات هنوزم .... با آه و ناله‌ت دلم رو می‌کَنی آتیش به قلبِ حسینم می‌زنی می‌گی برایِ من از غسل و کفن از تشنگی و لبِ حسینِ من غنیمته‌‌ این لحظه‌ها بیا بریم کرب‌وبلا زهرایِ من زهرایِ من /۴/ دردِ من و تو غمِ آب و لبه غمِ‌ فراقِ حسین و زینبه پیشِ چشامون میونِ قتلگاه حسینِ تشنه می‌زنه دست‌وپا آتیشِ در بی‌انتهاست شعله‌ش میونِ خیمه‌هاست زهرایِ من زهرایِ من /۴/ چشمایِ تار وُ گرفته‌ت فاطمه واسه‌م می‌خونه روضه‌یِ علقمه چشمایِ عبّاس مثِه چشمایِ یاس دنبالِ راهِ نجاتِ بچّه‌هاست‌ دستی که بر رویت نشست در علقمه انداخت دست زهرایِ من  زهرایِ من /۴/ آشفته کردی منو زهرایِ من گفتی برام از لبِ سقّایِ من گفتی برام از امید و مشکِ آب از تشنگی و لبِ طفلِ رباب وای از دلِ زار و حزین‌‌ وای از تو و اُمُّ‌البنین زهرایِ من  زهرایِ من /۴/ @sehreashk