اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
زندان برایِ حالِ دلِ زار گریه کرد
آری زمین زمان در و دیوار گریه کرد
تنهاییِ امامِ مرا دید زهرِ کین
سَم هم برایِ غربتِ دلدار گریه کرد
رفتارِ او چو دید نگهبانِ سنگدل
از ظلمِ خود خجل شد و بسیار گریه کرد
با هایهای و ضجّهیِ در سجدهیِ امام
توبه نمود آن زنِ بدکار گریه کرد
حکمِ رهاییِ گلِ زهرا به دستِ زهر
امضا شد و دقایقِ افطار گریه کرد
جسمی نحیف و لاغر و بیجان بُرون شد و ....
چشمانِ انتظارِ گرفتار گریه کرد
موسیَ ابنِ جعفر است که آزاد میشود
امّا به جایِ شیعه عدو شاد میشود
شالِ عزا به گردنِ خورشیدِ مشرقین
غل مانده بر جنازهیِ مظلومِ عالمین
بر نعشِ یک غریب غریبی نماز خواند
تحویلِ خاک داد پدر را به شور وُ شین
معصومه مضطر است و رضا ناله میزند
کربوبلایِ غم شده وادیِ کاظمین
آهِ علی و فاطمه و حضرتِ رسول
آید به گوش چون شبِ تنهاییِ حسین
اینجا نَه علقمهَست ولی دست بر کمر
دارد امام چون شَهِ مظلومِ نَشعَتِین
خواهر بگیر زیرِ دو بازویِ دختری
که میشود یتیم و پریشان چو زینبین
معصومه نورِ دیدهیِ بابالحوائجی
هرگز کسی نگفته کنیزی و خارجی
بعد از پدر کسی به آتش گُشود نَه
از تازیانه پیکرِ تو شد کبود نَه
وقتی که غصّهیِ پدرت بر دلت نشست
معجر به زور از سرِ تو کس رُبود نَه
آتش به دامَنت نَفِتاد و کسی نکرد
رنگِ رُخت به ضربِ جفا رنگِ دود نَه
رفتی پس از پدر به سفر لیک همسفر
یک تن چو زجر و حرمله و شمر بود نَه
دندان و کامِ دلبرِ تو کَعبِ نِی نخورد
قاتل به پیشِ چشمِ تو خود را سُتود نَه
شهری برایِ تسلیت آمد خودت بگو
در دستهایِ هیچ کسی قلوهسنگ بود نَه
اینجا صدایِ زمزمه و ذکرِ فاتحه
آنجا میانِ هلهلهها آهِ فاطمه
#شهادت #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام #کاظمین
#حسین_ایمانی
@sehreashk