اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مراسم ختم پدر و مادر زمزمه سبک شد خزان گلشنِ ..... پدر می‌کشد آتشِ غم زبانه می‌شود بی تو تاریک و خانه چشمِ من شد چشمه‌یِ غم رفتی و دل غرقِ ماتم من ندارم تکیه‌گاهی بی تو اِی بابا در عالم در عزایت سوگوارم سر به خاکت می‌گذارم ای پدر جان /۴/ می‌شود بی تو غمخانه خانه می‌ماند هر سویش یک نشانه گرمیِ کاشانه‌یِ ما روشنیِ خانه‌یِ ما در تبِ سختی و غم‌ها می‌شدی پروانه‌یِ ما در عزایت گریه کردم آشنا با داغ و دردم ای پدر جان /۴/ مادر قلبِ من خون شده از فراقت عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت یک بهارِ بی تو مادر می‌رسد خاکم بر این سر عیدِ امسالم ندارد جز سیاهی رنگِ دیگر بی تو کارم آه و زاری‌ست اشکِ غم از دیده جاری‌ست مادرم وای /۴/ ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز روزگارم مکن تو غم‌انگیز شیر و اشکِ تو سِرشتم شد حسینی سرنوشتم روضه رفتی گریه کردی تا کنی اهلِ بهشتم رویِ قبرِ ..... تو نوشته‌َست مزدِ صبرِ .... تو بهشت است مادرم وای /۴/ اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است از غمِ کربلا گریه کرده‌َست گریه کرده بهرِ زینب از غمِ مشک و تب و لب میهِمانش کُن تو آقا بر سرِ خوانِ خود امشب جانِ زهرا جانِ مولا کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما یابنَ‌ زهرا یاحسین جان /۴/ @sehreashk