اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی میلاد حضرت رقیّه سلام اللّه علیها سلام بر آیِنهِ‌یِ بانویِ محراب سلام بر فاطمه‌یِ خانه‌یِ ارباب سلام بر سلسله‌یِ عصمتِ خورشید سلام بر نافله‌یِ منجیِ توحید سلام بر آیه به آیه‌هایِ کوثر سلام بر غنچه‌یِ دردانه‌یِ دلبر سلام بر لحنِ مناجاتِ نگارم سلام بر زمزمه‌یِ ایل و تبارم سلام بر رقیّه و سلام بر شاه سلام بر عشق و دمشق و گلِ درگاه صدایِ ربَّنایِ او شنیدنی بود خدا خدا خدایِ او شنیدنی بود نفس جرس هوا هوس کرب‌وبلایی حرم قدم کرم وَ دم همهِ خدایی زبان گرفت و شد زبانزد و دلم برد پدر پدر که گفت قلبِ این حرم برد همین که لب غنچه شد و شکفت بابا پرید غصّه از دلِ یوسفِ زهرا به رویِ شانه‌یِ عمو به وقتِ بازی نگاه کرده بر پدر نگاهِ نازی پدر شده به خنده مشتریِ نازَش به بوسه‌ای رفع و رجوع کرده نیازش به ناردانه می‌رسد فقط نوازش وَ بوسه‌هایِ پدری جوابِ خواهش جوابِ ناز اگر شود طعنه و آتش به زیرِ مشت و لگدی اگر کند غش کسی برایِ کمکش اگر نیاید وَ زیرِ تازیانه از نفس بیفتد به جایِ بوسه روزیِ گونه شود مُشت نَه یک دفعه که هدفِ مُشت و لگد کشت به دامنِ خاکیِ خود گرفت سر را وَ ناله زد بیا بیا مهدیِ زهرا @sehreashk