هدایت شده از تبلیغات دخترونه💓
شاید برای شماهم اتفاق بیفتد...❌ به شهرکه اومدم رومون خانوم میانسالی بود که همیشه کرده و به ای به خونمون میومد🤭 وهرروز منو به صرف دعوت میکرد درست نیم ساعت بعد برگشتنم خوابم می‌گرفت و میشدم تا اینکه شک کردم رفتم خونشون چای برداشتم ویواشکی خالی کردم تو و بعد رفتم خونه بعد یه ساعت دیدم .. 😰 ادامه ی سرگذشت واقعی👇👇😰😰 https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194