🔰مباحث بی فایده‌ی علم «اصول فقه» از منظر عارف بالله سید علی قاضی طباطبایی 🔹مرحوم قاضی به علمایی که پیوسته به نوشتن کتب ظاهری و بحث های بلاطائل و مفصّل اصول فقه می پرداختند، و بالنتیجه دستشان از معرفت تهی می ماند، خرده میگرفت و در نزد شاگردان خود این طریقه را تقبیح مینمود. -.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 🔹جناب محترم صدیق ارجمند آیت الله آقای حاج سید عزالدین زنجانی -دام عمره- در روز 22 ربیع الثانی سال 1402 در ضمن مذاکرات از استاد گرامی حضرت علامه طباطبایی -طاب ثراه- که سه ماه و چهار روز از ارتحالشان میگذشت فرمودند: مرحوم والد من آقای حاج سید محمود امام جمعه نقل کردند که: اوقاتی که من در نجف اشرف تحصیل میکردم، یک شب در خواب دیدم که سراسر یقه لباس من و جلوی یقه تا محل دگمه های قبای من مملوّ از شپش شده است. از خواب بیدار شدم، (مرحوم والد به قدری در نظافت اهتمام داشتند که از نقطه نظر نظافت و پاکی بدن و دندان ها و لباس ضرب المثل بودند) و متحیر بودم که تعبیر این رویا چیست؟ تا همان روز برای تعبیر این خواب به محضر مرحوم قاضی -رضوان الله علیه- رسیدم، و تا آن روز خدمتشان نرسیده بودم. چون خواب را برای ایشان حکایت کردم، فرمودند: «شما به علم اصول زیاد اشتغال دارید!» -.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 🔹مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی می فرمودند: مرحوم قاضی نسبت به جمیع علوم سرگرم کننده و بی نتیجه و اتلاف کننده عمر سخت انتقاد مینمودند؛ و دو نفر از مشاهیر آن زمان را اسم می بردند که چگونه با این استعداد قوی و تعب و رنج مداوم، خود را به بحث و کتابت چه مسائلی مشغول کرده اند، و این لیاقت و پشتکار را در علوم حقیقیۀ الهیه صرف ننموده اند. -.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 🔹روزی در مجلسی عظیم که بسیاری از مراجع و علمای فقه و حدیث از جمله مرحوم آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی و غیرهما بودند و کلام میانشان رد و بدل بود، مرحوم قاضی با صدای بلند به طوری که همه بشنوند فرمود: «نعم الرجل أن یکون فقیها صوفیّا!» و این کلام مانند یک ضرب المثل، از کلمات مرحوم قاضی به جای ماند. فقیه یعنی عالم به شریعت و احکام، و صوفی یعنی عالم به راه های نفس اماره و طریق جلوگیری از دامهای شیطان و مبارز و مجاهد با مشتهیات نفسانی برای خاطر رضای ربّ محمود و پروردگار منّان ذوالطّول و الاحسان. 📚 مهر تابناک، به نقل از علامه طهرانی، صص ۲۹۳، ۲۹۷، ۲۸