_هرکاری بگید میکنم فقط التماستون میکنم رضایت بدین.نذارید بابام بشه یک تای ابروشو بالا داد و گفت:-هر کاری؟ بی فکر و گفتم: -هر کاری! که ایکاش لال میشدم و جوابش را نمیدادم پوزخند زد و گفت:- ! دیوانه شده بود قطعا!شوکه با دهن باز نگاهش میکردم! :-چـ... چی؟ دست دیگرش را داخل جيب شلوارش گذاشت و با طعنه گفت: -زنم شو! نه برای تو این عمارت بلکه برای . آسونترش میکنم. باش تا رضایت بدم. 👇⭕️💢⭕️ https://eitaa.com/joinchat/2763194409C7f030e23e3