📌روایتی از آخرین بازدید حاج قاسم از پروژههای بازسازی عتبات
✍حسن پلارک، همرزم و دستیار ویژه شهید سلیمانی در نیروی قدس سپاه :یک روز آقای پور جعفری زنگ زد. بغداد بودند و گفت حاج حسن کجایی؟ گفتم: چطور؟ گفت: «حاجی گفته که به حاج حسن بگو ما امروز بعدازظهر میخواهیم برویم آنجایی که تو گریه میکردی (گنبد حرم مطهر سیدالشهدا علیهالسلام). بچهها کسی هست در آنجا؟» گفتم بله همه هستند. من تهران بودم. زنگ زدیم به بچهها که در کربلا حاضر باشند تا حاجی میآید.
خودم هم رفتم. من نیم ساعت زودتر از حاج قاسم رسیدم. گفت تو اینجا چه کار میکنی؟ گفتم شنیدم شما می آیید میخواهم یک بار دیگر گریه کنم. خندید و وقتی وارد قبه شد، کنترل از دستش در رفت. بچهها میخواستند گزارش بدهند، گفتم اجازه بدهید فعلاً و کاری نداشته باشید. فکر میکنم 10 دقیقه تا یک ربع به اذان گریه کرد. به ما گفته بود که افطار پیش ما میماند چون ماه رمضان بود.
یک ساختمان نزدیک حرم داشتیم. به آن ساختمان رفتیم و بچهها در تراس سفره انداخته بودند. افطار کردیم و گفتند: «عکس بیندازید، منظره و جای خوبی است. ابومهدی از ما عکس انداخت.» بعد به من گفت پاشو بریم. من دومین نفر بودم که رفتم. یک عکس جمعی همه انداختیم. این رفتار حاج قاسم غیر منتظره بود. اصلاً سابقه نداشت خودش بایستد تا همه عکس بیندازیم. این عکس ماندگار و تاریخی شد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفته بود. همانجا به من گفت من هفته آینده نجف می آیم که سر قولش ماند.
☫
@sephbod_soleymani