📌جملهای را که سردار سلیمانی گفت، هرگز فراموش نمیکنم
✍معصومه گلدوست، همسر شهید عبدالرحیم فیروزآبادی از شهدای مدافع حرم:با خانواده همسرم و بچههایم به مراسمی در مصلی شهر آمل رفتیم که قرار بود حاج قاسم آنجا سخنرانی کند. وقتی سخنرانی سردار تمام شد، قرار شد برویم با ایشان دیدار کنیم. حاج قاسم سر تکتک میزها میرفتند و چند دقیقهای کنار هر خانواده مینشستند.
سردار سلیمانی از پدرشوهرم پرسید همسر شهید کدام است؟ پدر شوهرم مرا نشان داد. حاج قاسم بلافاصله از من پرسید مشکلی نداری؟ همه چیز خوب است؟ گفتم الحمدالله. سپس حاج قاسم شروع کرد با بقیه خانواده صحبت کردن. بعد گفتند دخترم بیا با هم عکس بیندازیم. جایی خالی کرد تا من بین ایشان و پدرشوهرم قرار بگیرم برای عکس انداختن.
وقتی بلند شدم بروم به خواهر شوهرم گفتم: آبجی بیا بریم با سردار عکس بیندازیم. بعد حاجی پرسید با هم دوست هستید؟ با لبخندی گفتم: بله. پرسید: خیلی؟ گفتم: بله من آنها را خیلی را دوست دارم. بعد حاج قاسم رو کرد به خواهرشوهرم گفت: شما هم دوستش دارید؟ او هم میگوید: بله. حاج قاسم میگوید دختر خوبی است هوایش را داشته باشید.
بعد به دو فرزندم انگشتر هدیه دادند و با آنها هم عکس انداختند. توصیف حس و حال دیدار با سردار سخت است. گاهی برخی حسها دلی است و نمیتوان قشنگی آن را توصیف کرد.
بعد از شهادت سردار خواب دیدم محفل بزرگی است و همه هستند. برادرم میگوید: خواهر! همه دارند میروند سردار سلیمانی را ببینند. ناگهان در اتاقی باز شد و ما وارد شدیم، همسر شهید سالخورده هم همراهم بود. حاجی در اتاق نشسته بود، تا دیدمشان گریه کردم. گویی در خواب یادم بود که شهید شدهاند. سردار در عالم رویا گفت: گریه نکن ببین عکس من و دخترانت همهجا هست؟ من هستم. این جمله را کامل در ذهن دارم و فراموش نمیکنم که گفتند: من هستم!
☑️کانال شهید سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299