🕯حسین بچه‌ی قم بود، به راهنمایی که رسید، راهی کرج شدند. وقتی به جبهه رفت، کرج جای امنی بود، سال 59 دشمن در کردستان و خوزستان نفوذ کرده بود. آرام و قرار نداشت! بسیجی‌ها از مادرش تعهد گرفته بودند که حسین هوس جنگ به سرش نزند! قصه این بود که حسین دو سه روزی غیبش زده بود، فهمیدند هوس جبهه کرده، یقه‌اش را گرفتند و برگرداندند. برگه آوردند که بنویس: «بچه‌ی خوبی می‌شوی و می‌نشینی سر درس و مشقت!..» زیر بار نرفت! مادرش امضا داد که پسر را پاگیر خانه کند! اما حسین، "فهمیده" بود که اگر کردستان یا خوزستان سقوط کند، بعد نوبت همدان و اصفهان می‌شود و بعد قزوین و قم! لختی بعد هم همین کرج خودمان! قلم پای دشمن را باید در همان قدم اول شکست که قدم قدم جلو نیاید! 🔰جوانان و نوجوانان امروز ما "فهمیده‌اند" که دشمن را باید در همان سرزمین خودش زمین‌گیر کرد تا پای جلو آمدن نداشته باشد. ♦️‌‌"محور مقاومت" یعنی "امنیت منطقه " ♦️کمک به "مقاومت" یعنی "تامین امنیت" @seraj_alborz