💠مامور به انجام تکلیف
...توپش پر بود. همش می گفت « من با اینا کار نمی کنم.اصلا هیچ کدومشون رو قبول ندارم. هرچی نیروی با تجربه ست گذاشتن کنار . جواب سلام آدم رو هم نمی دن .» کمی که آرام شد ، حسن بهش گفت «نمی تونی همچین حرفی بزنی. یا بگی حالا که فلانی شده فرمانده، ما نیستیم. اگه می خوای خدا توفیق کارهات رو حفظ کنه، هیچ کاری به این کارا نداشته باش. اگه گفتن برید کنار، می ریم. خدا گفت چرا رفتی؟ می گیم فلانی مسئول بود گفت برو، رفتیم .» دیگه عصبانی نبود. چیزی نگفت. پا شد و رفت.
🔸کتاب روایت فتح /شهید حسن باقری
#راه_رسم_شهادت
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
🌐
www.serajnet.org
🆔
@serajnet