آسیب‌شناسی تعلیم و تعلم فلسفه در حوزه‌های علمیه 🔸علیرغم بی‌مهری‌هایی که به و فلسفه‌آموزی و حتی فیلسوفان در حوزه‌های علمیه شده است، حوزه‌های علمیه شیعه در همیشه تاریخ خود، مهد فلسفه و فلسفه‌ورزی و فلسفه‌اندیشی بوده‌ است. در سده‌های اخیر، ظهور میردامادها، ملاصدراها، سبزواری‌ها، طباطبائي‌ها، مطهری‌ها، مصباح‌ها و ... نشانه حیات فلسفه و فلسفه‌ورزی در حوزه‌های علمیه بوده و هست. 🔹هم‌اکنون نیز به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، از وظایف مدیریت حوزه و اساتید فلسفه این است که تلاش کنند «مرکز فلسفه»، «مرجع فلسفه» ‌و «قطب اصلی فلسفه اسلامی» باقی بماند. ▪️در سایه این تأکید رهبر فرزانه انقلاب و توجه مدیران حوزه علمیه به این مهم، در سال‌های اخیر شاهد «رونق کمّی» دروس فلسفه در حوزه علمیه قم هستم. تا جایی که در سال جاری (۱۴۰۳) تعداد ۲۷۰ درس فلسفه در حوزه علمیه قم تدریس می‌شود. این رشدی ارزشمند، فوق‌العاده‌ و بی‌سابقه‌ است که نسبت به یک دهه قبل بیش از صددرصد افزایش کمّی را نشان می‌دهد. 🔹اما نیم‌نگاهی به عناوین دروس نشان می‌دهد که نباید و نمی‌توان به این رشد کمّی دلخوش بود. جز یک عنوان از ۲۷۰ عنوان درسی که درباره «حکمت عملی» است، و دو عنوان که با محوریت کتاب اصول فلسفه و روش‌ رئالیسم است، بقیه همگی تدریس دو کتاب بدایه الحکمه و نهایه الحکمه علامه طباطبائی(ره) و احیاناً اسفار و شواهد ملاصدرا است! و البته تعداد اعضای شرکت کننده در کلاس‌های حدود یکصد نفر از اساتید این دروس نیز کمتر از ۵ نفر است. ▫️بر این باورم که آموزش فلسفه با این روش ✔️نه خدمت به فلسفه است؛ ✔️نه شایسته یک پایگاه قویم و غنی و پربار فلسفی است؛ ✔️و نه گرهی از نیازهای فلسفی جامعه ما را می‌گشاید. 🔹پیشنهاد این بنده آن است که جمعی از دلسوزان فلسفه و مدیران آموزشی حوزه‌ و دانشگاه بنشینند و به تحلیل وضعیت موجود بپردازند: ✔️هم وضعیت تعلیم و تعلم فلسفه در حوزه‌های علمیه را مطالعه کنند؛ ✔️هم وضعیت آموزش فلسفه در دانشگاه‌های کشور را بررسی نمایند؛ ✔️هم تعلیم و تعلم فلسفه در دانشگاه‌های معتبر و مشهور دنیا را رصد کنند؛ ✔️هم برآوردی از نیازهای فلسفی جامعه ایرانی اسلامی خود ما داشته باشند؛ ✔️و نهایتاً با تکیه بر این داده‌ها و آگاهی‌ها، طرحی نو و جدید برای تعلیم و تعلم فلسفه درافکنند. ▫️فلسفه اسلامی آنگاه می‌تواند به حیات و بالندگی خود ادامه دهد که اولاً، با آغوش باز به استقبال فلسفه‌های شرقی و غربی رایج در مراکز فلسفی جهان برود؛ ثانیاً، از لاک صرفاً‌ انتزاعی خارج شده و نگاهی کاربستی به اندیشه‌های فلسفی داشته باشد؛ و ثالثاً، دغدغه‌مند حل بنیادین مسائل اجتماعی و فرهنگی کشور باشد. 🔹همانگونه که رهبر معظم انقلاب ۲۱ سال قبل (۲۹/ ۱۰/ ۱۳۸۲) در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی فرمودند: از مهم‌ترین نقص‌های فلسفه‌ورزی در حوزه‌های علمیه آن است که، برخلاف فلسفه‌های غربی، فیلسوفان مسلمان نتوانسته‌‌اند آن ذهنیت فلسفی و آن مطالعات انتزاعی را «امتداد سیاسی و اجتماعی» بدهند. و بر اساس بنیان‌های فلسفی‌ خود «سیستم‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی» و همچنین «وضع حکومت»، «کیفیت تعامل مردم با همدیگر» و امثال آن را معین کنند و مع الاسف در «ذهنیّاتِ مجرّد» باقی مانده و «امتداد پیدا نکرده‌اند». 🔸زمانی که اغلب دروس فلسفی حوزه‌های علمیه به موضوعاتی مثل فلسفه اسلامی برای کودکان (فابک)، فلسفه اجتماعی، فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست، فلسفه حکومت، فلسفه اقتصاد، فلسفه فرهنگ، فلسفه مقاومت، فلسفه جهاد، فلسفه علوم انسانی و اجتماعی، فلسفه علم، فلسفه زیست، و سایر فلسفه‌های مضاف به علوم و امور اختصاص یافتند، آنگاه است که می‌توان یک حوزه فلسفی بالنده و در طراز حوزه‌های علمیه شیعی را شاهد بود. ✍احمدحسین شریفی 🔻 را دنبال کنید. @serat_ir1